آموزش قرآن به مثابه «زبان» یا «متن»؟ بازخوانی رویکرد دکتر محمدعلی لسانی فشارکی برگزار شد

۲۹ بهمن ۱۴۰۲ | ۰۹:۲۹ کد : ۲۵۱۲۳ خبر و اطلاعیه اخبار
تعداد بازدید:۳۲۱
آموزش قرآن به مثابه «زبان» یا «متن»؟ بازخوانی رویکرد دکتر محمدعلی لسانی فشارکی برگزار شد

باسمه تعالی و له الحمد

« آموزش قرآن به مثابه «زبان» یا «متن»؟
بازخوانی رویکرد دکتر محمدعلی لسانی فشارکی»

دکتر ابوالفضل خوش‌منش (دانشیار دانشگاه تهران)
دکتر هادی رهنما (استادیار پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی)
28/11/1402


به همت گروه مطالعات زبان‌شناسی قرآن کریم پژوهشکده مطالعات قرآنی در روز شنبه 28 بهمن ماه 1402‌ اولین برنامه از مجموعه مباحثات‌ قرآنی درباره «رویکردهای نظری و کاربردی به مسئله زبان ‌قرآن» با عنوان «آموزش قرآن به مثابه «زبان» یا «متن»؟ بازخوانی رویکرد دکتر محمدعلی لسانی فشارکی» با سخنرانی دکتر ابوالفضل خوش‌منش (دانشیار دانشگاه تهران) و دبیری دکتر هادی رهنما (استادیار پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی) در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی برگزار شد.
در ابتدای نشست دکتر رهنما مقدمه‌ای از بحث پیش رو ارائه  داد و گفت: گروه «مطالعات زبان‌شناسی قرآن مجید» پژوهشکده مطالعات قرآنی به فضل خداوند در نظر دارد سلسله نشست‌هایی در باب رویکردهای نظری و کاربردی به مسئله زبان قرآن کریم برگزار کند. در یادداشتی که در معرفی این نشست نوشته بودیم و ضمن اطلاع‌رسانی منتشر شد، کوشیدیم به جغرافیای مباحثات زبان قرآن در تاریخ علوم اسلامی اشاره‌ای کنیم و اینکه چه شد اولین نشست را به بازخوانی نگره مرحوم دکتر محمدعلی لسانی فشارکی اختصاص دادیم. آنجا اشاره کردیم که مسئله زبان قرآن همواره محل مباحثه عالمان بوده است، از مباحثات و مناقشات کلامی‌-فلسفی حول ماهیت کلام باری و مسئله حدوث یا قِدَم قرآن گرفته تا مباحثات فقهی در باب حجیّت ظواهر کتاب و دلالت اوامر و نواهی قرآن، مباحثات ادبی‌کلامی در تبیین وجوه اعجاز و بی‌همانندی قرآن، مباحثات زبان‌شناختی در باره گونه‌ی زبانی قرآن، فصاحت و ویژگی‌های لهجه‌‌ای و...
اما در زمانه‌ی جدید، مسئله زبان قرآن پیوندی تازه یافته است با مباحثات و اقتضائات آموزش عمومی. از جمله اینکه، برنامه آموزش قرآن به مثابه یک «زبان» و تکیه بر وجه شنیداری قرآن چه وجوه تمایزی از برنامه آموزش قرآن با محوریت صورت نوشتاری قرآن دارد؟ آموزش قرآن برای کسانی که زبان مادری‌شان عربی نیست چه اقتضائاتی دارد؟ مسئله تجوید و لحن عربی چه سهم و اندازه‌ای در آموزش قرآن دارد؟ در برنامه‌ی آموزش قرآن، انتخاب آیات و سوره‌های آموزشی، بر اساس معنا و پیام آیات باید باشد یا ویژگی‎‌های تلفظی و موسیقایی آیات؟ نحوه آموزش و فراگیری قرآن چگونه بر ارتباط عاطفی و شناختی با قرآن کریم اثرگذار است؟ این طیف از مسائل، البته روی میز کار هیچ‌یک از رشته‌ها و اصحاب دانشگاهی نبوده است. نه رشته زبان‌شناسی، نه علوم تربیتی و نه حتی علوم قرآن و حدیث، موضوع آموزش عمومی قرآن روی میز کارشان نبوده است. حتی در سنّت علوم القرآن، اگر با شاخص طبقه‌بندی «الاتقان» سیوطی بنگریم، این موضوع در لیست موضوعات علوم قرآنی نبوده است. در سنّت مکتوب ما، مقوله آموزش نوعاً ذیل حوزه آداب تعلیمی قرار می‌گرفته و در کتب ادب‌نگاری، مثل «ادب المعلّمین»ها به آن می‌پرداخته‌اند.
اما کاری که مرحوم دکتر لسانی کردند از این جهت ویژه است که به عنوان استاد رشته علوم قرآن و حدیث، مسئله‌ی آموزش قرآن را روی میز دانشجویان و محققان این رشته آوردند. و البته در این راه مجاهدت بسیاری کردند، چه در تربیت شاگردان و شکل دادن مؤسساتی مانند «کانون زبان قرآن» و چه در تألیف کتب و مقالات در تبیین ایده آموزش زبان قرآن. ما به مناسبت پاسداشت قدر همت استاد و البته در تقارن با سالگرد درگذشت ایشان، نیکو دیدیم که طلیعه نشست‌هایمان با یاد و نام اندیشه ایشان در خصوص «آموزش زبان قرآن» باشد. اینکه چرا ایشان مفهوم «زبان قرآن» را هم‌نشین با «آموزش قرآن» می‌دید و این نگاه از چه مبادی‌ای می‌آید و چه مقاصدی را دنبال می‌کند؟ 
مرحوم دکتر لسانی مجتهد پرورده حوزه علمیه اصفهان و از نسل اول دانش‌آموختگان علوم قرآن و حدیث دانشگاه تهران بود. ایشان کوشید از مباحثات زبانی‌-ادبی قرآن فراتر رود و مسئله زبان قرآن را در پیوند با آموزش قرآن طرح و تبیین کند. ایشان با استفاده از آموزه‌های رسول خدا (ص) در تعلیم قرآن و نیز استفاده از مباحثات جدید زبان‌شناختی، نگره‌ی «آموزش زبان قرآن» را صورت‌بندی کرد. ایشان آموزش عمومی قرآن را به مثابه آموزش زبان دوم می‌دیدند و بر چهار مهارت زبانی یعنی شنیدن، گفتن، خواندن و نوشتن تأکید داشتند. در شیوه‌های معمول، آموزش قرآن از خواندن متن شروع می‌شود و رعایت تجوید و لحن، کمال مطلوب در قرائت قرآن است. اما دکتر لسانی جهت را عوض کردند، محور آموزش قرآن را ابتدائاً بر شنیدن و سپس گفتن قرار دادند و تجوید را از برنامه آموزش حذف کردند. ایشان برای تبیین نظری دیدگاه خود «طرح پژوهشی آموزش زبان قرآن» را در مرکز تحقیقات دانشگاه امام صادق (ع) انجام دادند که متأسفانه گزارش نهایی آن تا کنون به چاپ نرسیده است. البته بخش‌های مختلف این پژوهش را شاگردان استاد از جمله دکتر خوش‌منش، دکتر مهدی غفاری، دکتر حسین مرادی زنجانی و دکتر محسن رجبی مستقلاً یا با همکاری خود استاد توسعه داده و به صورت مقاله و کتاب منتشر کرده‌اند.
طرح آموزش زبان قرآن به صورت عملی هم در میان دانشجویان داوطلب دانشگاه امام صادق (ع) اجرا شد و بنده هم جزء متعلمان این طرح بودم. این روش تعلیم قرآن از چند جهت برای ما بدیع و متفاوت بود. از جمله اینکه نه تنها تأکیدی بر تجوید و لحن عربی نبود، بلکه خود استاد و معلمان طرح هم از لحن عربی و تجوید پرهیز داشتند. آیات را به لحن و آوای آشنای فارسی می‌خواندند، اما مفخَّماً و شمرده شمرده. وجه نو دیگر «تصریف» آیات بود که بر مهارت سخن گفتن به کلمات و عبارات قرآنی تأکید داشت. هر شخص با شنیدن یک آیه، آیه دیگری را که به ذهنش می‌آمد و شباهتی ولو در حد یک کلمه داشت یا آهنگش را متناسب می‌دید،  قرائت می‌کرد. وجه نوآورانه دیگر این روش، نگارش قرآن توسط متعلم، بدون نقطه و اعراب بود. 

در ادامه نشست دکتر خوش‌منش به ایراد سخن پرداخت. ایشان درآمد سخن خود را ذکر شهادتین و تبریک ایام شعبان المعظم قرار داد و گفت این نحو سخن گفتن، این تذکر به شهادتین و ایام و لحظات، حاصل تحولی است که مرحوم استاد لسانی در نگاه و بیان ما پدید آوردند. ایشان یک سخنرانی شگفت و اثرگذار دارند با عنوان «ضرورت بازنگری در شیوه‌های تعلیم و ترویج قرآن کریم» که در 31 خرداد 1374 ایراد کردند. در 7 تیر هم جلسه دیگری برای پرسش و پاسخ برگزار کردند. من توصیه می‌کنم همه علاقه‌مندان این سخنرانی را بارها ببینند و بشنوند. آن سخنرانی ایشان لایه‌مند و درس‌آموز است، حتی در جزئیات بیان و زبان بدن. اصولاً ایشان لحظه‌ای را از کف نمی‌داد برای تعلیم و تربیت، برای تزکیه و تعلیم کتاب و حکمت. استاد از همان شروع سخنرانی با شهادتین آغاز کردند. می‌خواستند بر مسلمانی خود گواهی بدهند؛ اینکه آنچه می‌گویند گرچه غریب است، اما کفرگویی نیست! 
استاد در یکی از بحث‌هایشان گفتند قرآن همان‌گونه که نور و شفا و هدی است، زبان است، آن هم زبانی که زبان مادری و گویشی هیچ قومی نیست. زبان قرآن «عربی مبین» است. عربی است، اما نه عربی سخنگویان. سخنگویان عربی آنقدر فاصله زبانی‌شان زیاد است که در گفتگو میان دو عرب از دو بوم و جغرافیای مختلف، اگر هر کدام بر گویش خودش اصرار داشته باشد، اغراق نیست اگر بگوییم حرف همدیگر را متوجه نمی‌شوند. اما زبان قرآن مبین و روشن است. به فرمایش امام صادق (ع) که در تفسیر آیه «بلسانٍ عربیٍ مبین» (شعراء/159) فرموده‌اند «یُبینُ الألسُنَ و لا تُبینُه الألسُنُ»، قرآن دیگر زبان‌ها را روشن می‌کند، اما زبان‌های دیگر آن را روشن نمی‌کنند.
 مدعای استاد این بود که قرآن را به مثابه زبان در نظر بگیرید و ظرفیت‌هایی که این موضوع دارد را پیدا کنید و ادامه بدهید. استاد می‌گفتند ما «روخوانی» را قبول نداریم. روخوانی که مهارت دیدن و تبدیل علائم نوشتاری به علائم شنیداری باشد را قبول نداریم. اصل تعلیم زبان با گوش است. تعلیم از گوش و با محوریت شنیدن که باشد، انس و همبستگی عاطفی با زبان پدید می‌آید، چرا که گوش دریچه قلب است و قلب دریچه روح است. اگر آموزش قرآن با محوریت شنیدن باشد، وقتی متعلم با متن مصحف مواجه شود، خط و متن برای او صرفاً یادآور آن چیزی است که در ذهن و قلب حاضر دارد، پس روان می‌خواند؛ «روان‌خوانی» اتفاق می‌افتد، نه «روخوانی». من این چیزهایی که استاد به ما یاد دادند را به افراد مختلف در کشورهای مختلف تعلیم دادم، آنها به من گفتند تو به ما جرأتی برای انس با قرآن دادی که اصلاً فکرش را نمی‌کردیم.
راهکاری که استاد لسانی فشارکی به ما ارائه دادند این بود اگر قرآن به مثابه زبان تلقی شود و به مثابه زبان تعلیم و تعلم شود، در بارورسازی فکر و روح انسان‌ها اثر خواهد گذاشت. اگر قرآن به مثابه زبان تعلیم داده شود، آرام ‌آرام بر جهان‌بینی انسان اثر می‌گذارد. برخی صاحب‌نظران بر این باورند که زبان خانه ما است و ما از در و پنجره این خانه به جهان می‌نگریم. بر همین اساس کسی که قرآن را به مثابه یک زبان  فرا بگیرد، آن را همچون یک زبان به کار می‌برد و آن زبان دریچه نگاه و احساسش به جهان، به خودش و به دیگر انسان‌ها می‌شود.

 


نظر شما :