آستانه درگیری مانور خطرناک روسیه در اوکراین- ترجمه /دکترحمیدرضا اکبری

۳۰ بهمن ۱۴۰۰ | ۱۴:۱۷ کد : ۲۲۲۴۲ خبر
تعداد بازدید:۶۴۸

آستانه درگیری: مانور خطرناک روسیه در اوکراین

 بحران میان روسیه و غرب بر سر اوکراین در حال افزایش است. در حالی که روسیه خواستار ارائه تضمین غرب مبنی بر عدم پیوستن اوکراین به ناتو است، کشورهای غربی نسبت به عواقب ناگوار آغاز جنگ علیه اوکراین به روسیه هشدار می ­دهند. ممکن است توازن قدرت روسیه و غرب، وضعیت را در آستانه فروپاشی نگه دارد و اوکراین را به گونه ای بی ثبات کند که رهبران آن، نتوانند اوضاع را کنترل کنند.

 https://studies.aljazeera.net/sites/default/files/articles/2022-02/Weeb.jpg

پوتین برای گرفتن امتیاز در اوکراین دست به اسلحه می‌برد. (رویترز)

 روسیه در ماه نوامبر2021 نیروهای نظامی خود را در مرزهای اوکراین مستقر کرد. با افزایش تعداد نیرو، سطح نگرانی غرب در مورد احتمال حمله روسیه به اوکراین افزایش یافت. اما این اولین تجمع نظامی روسیه در مرزهای همسایه غربی ­اش و همچنین آغاز بحران اوکراین نبود. موضوع جدید این است که روسیه می گوید قصد تهاجم ندارد و از غرب ضمانت های امنیتی مشخصی از جمله، تعهد برای عدم عضویت اوکراین در ناتو می­ خواهد.

طی دو ماه گذشته، ایالات متحده و اروپا، چه از طریق تماس مستقیم  و چه از طریق تهدید به تحریم های شدید علیه روسیه در صورت حمله به اوکراین، تلاش کرده اند تا بحران را مهار کنند. با این حال، به نظر می رسد این رایزنی ها به جای کاهش و تنش زدایی، منجر به پیچیده تر شدن بحران شده است.

 اروپا که هنوز از فشارهای اپیدمی کووید 19 بیرون نیامده و این بیماری هزینه ­های گزافی بر اقتصاد آن تحمیل کرده است، با نگرانیِ حمله احتمالی روسیه نیز مواجه است. درست است که تنش در مرز روسیه و اوکراین را نه در مفاهیم و نه در زمینه ها و نه در ارتباط آن با اروپای غربی، نمی‌توان مشابه بحران برلین در دهه 1960 تلقی کرد، اما این یک بحران بی‌سابقه از سال 2018 است. جنگ سرد فعلی اگر به یک جنگ تمام عیار تبدیل شود، هیچ کس نمی­ تواند عواقب آن برای اتحادیه اروپا، کشورهای شرقی ناتو مانند ترکیه و به طور کلی توازن قوا در قاره اروپا را پیش بینی کند.

ریشه های این بحران کجاست؟  اگر کشورهای غربی تعهدات امنیتی مورد نیاز پوتین را ارائه نکنند، آیا واقعاً او به اوکراین حمله خواهد کرد ؟ اقدامات مسلحانه پوتین چه حمله کند یا نه، به کجا ختم می‌شود؟

ژئوپلیتیک اوکراین

 اوکراین در تاریخ خود -جز برای مدت کوتاهی-  یک کشور مستقل نبوده و همواره اسیر فراز و نشیب امپراتوری­های لیتوانی، لهستان، اتریش- مجارستان و روسیه بوده است. اوکراین جایگاه ویژه ­ای در حافظه تاریخی روسیه دارد. اوکراین سرزمین اولیه روس­ها بوده است. افسانه ­ها می­ گویند: در سال 998، در بندر سواستوپل اوکراین شاهزاده ولادیمیر با تأسیس اولین کلیسای ارتدکس در کشور روسیه، به مسیحیت گروید. حداقل از قرن نوزدهم، روشنفکران روسی این ایده را ترویج می‌کنند که یک ملت واحد روسی- اوکراینی وجود دارد و هیچ تفاوت اساسی قومی- فرهنگی بین این دو ملت وجود ندارد.

با این­حال، موقعیت اوکراین در ادراک ژئوپلیتیکی روسیه بسیار فراتر از موقعیت فرهنگی آن است. اوکراین کمربند امنیتی میان روسیه و قدرت های اروپای غربی است و روسیه از طریق دشت وسیع آن، تاکنون دو بار (حمله ناپلئون در اوایل قرن 19و حمله نازی ها در دهه 1940) مورد تهاجم قرار گرفته ­است. با این که روسیه پس از فروپاشی شوروی با نگرانی زیادی به متغیرهای خارجی نگاه می­ کند، موقعیت اوکراین به هیچ وجه با کشورهای قفقاز و آسیای مرکزی قابل مقایسه نیست. شکی نیست که مسکو حفظ نفوذ مؤثر در قفقاز و آسیای مرکزی را ضروری می‌داند و روسیه انتظار ندارد با تهدید وجودی در جنوب روبرو شود، اما اوکراین موضوع کاملاً متفاوتی است.

 اگر اوکراین به ناتو بپیوندد، موشک­های این ائتلاف بیش از 200 کیلومتر با سن­پترزبورگ فاصله ندارد. علاوه بر این، کنترل روسیه تزاری بر کریمه در سال 1773 مهمترین و بزرگترین گامی بود که این کشور در راه رسیدن به آب­های گرم برداشت. از آن زمان مشکلی به وجود نیامد تااین­که خروشچف (اوکراینی الاصل)، دبیرحزب کمونیست اتحاد جماهیر شوروی ، کریمه را به دلیلی که هنوز مشخص نیست به جمهوری اوکراین اعطا کرد. با این کار، اوکراین به شریک اصلی روسیه در سواحل دریای سیاه تبدیل شد. پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و با استقلال اوکراین، این نوار ساحلی با بنادر مهمی که پایگاه اصلی نیروی دریایی شوروی در دریای سیاه بود به اوکراین تعلق گرفت. به عبارت دیگر، اگر اوکراین امن نباشد، دولت روسیه هرگز نمی‌تواند احساس امنیت کند.

پیرامون روسیه

اواخر سال 2003، وقتی مشخص شد که ایالات متحده در عراق در حال غرق شدن است، یک انقلاب مردمی در گرجستان به وقوع پیوست و حکومت ادوارد شواردنادزه -که به روسیه نزدیک بود- را سرنگون کرد. مسکو،  غرب و به ویژه امریکا را متهم کرد که پشت انقلاب گرجستان و در تلاش برای محاصره روسیه است. اما این فقط گرجستان نبود. در سال2004، انقلاب دیگری در اوکراین رخ داد و رژیم ویکتور یانوکوویچ، که او نیز طرفدار روسیه بود، سرنگون شد. بار دیگر، مسکو انگشت اتهام را به سوی ایالات متحده و سازمانهای مردم نهاد تحت حمایت واشنگتن نشانه گرفت.

 طی بیست سال پس از فروپاشی شوروی، ناتو به تمام کشورهای پیمان ورشو و شوروی سابق در اروپا، از جمله رومانی، بلغارستان، لهستان و سه کشور بالتیک گسترش یافت. دیگر فاصله ای میان روسیه و کشورهای اروپایی ناتو به جز اوکراین و بلاروس وجود ندارد.

پوتین از زمان تصدی پُست ریاست جمهوری در سال 2000، تلاش کرد با بازسازی ناوگان ارتش، از ضعیف­تر شدن توانایی­های نظامی روسیه جلوگیری کند. پوتین در سال 2008، که نخست وزیر بود، یک عملیات نظامی برق آسا علیه گرجستان را با هدف حفظ امنیت استان­های مورد مناقشه در نوار مرزی بین گرجستان و روسیه رهبری کرد. این عملیات نظامی تقریباً منجر به نابودی کل ارتش گرجستان شد. اما هدف واقعی پوتین در این جنگ، ارسال پیامی به غرب بود که روسیه در حال بازگشت به صحنه بین‌المللی است و هیچ تهدیدی خارجی از جانب کشورهای نزدیک خود را تحمل نخواهد کرد.

در اوکراین، مخالفان پس از انقلاب2004روند مدیریت کشور را بهبود ندادند. این امر به مسکو کمک کرد تا روابطش را با همسایه خود که از اهمیت ژئواستراتژیک بالایی برخوردار است، بازسازی کند و یانوکوویچ در سال 2010 به ریاست جمهوری این کشور بازگردد. اما برکناری یانوکوویچ در سال2013 که از شروط تعیین شده توسط اروپا برای امضای توافقنامه همکاری بین اوکراین و اتحادیه اروپا بود، منجر به بروز موج جدید شورش مردمی در اوکراین و فرار یانوکوویچ در فوریه 2014 شد. این بار به نظر می­رسید که روسیه در آینده قابل پیش­بینی نمی­ تواند اوکراین را احیا کند و باید برای کاهش حجم خسارات تلاش کند. این همان چیزی است که پوتین برای رسیدن به آن در سریع ترین زمان ممکن تلاش کرده بود.

مشکل اوکراین و تعدادی از جمهوری ­های شوروی سابق این است که جمعیت آنها همگن نیست. 18 درصد جمعیت اوکراینی­ها از روس­تبار هستند. در حالی که بخش­های غربی، مهد ملی­گرایی هستند، روس تبارهای اوکراینی در کریمه و هشت استان شرقی اکثریت را تشکیل می­دهند. این امر به پوتین کمک کرد تا با از دست دادن اوکراین در سال 2014 مقابله کند. نیروهای روسیه تنها چند ماه پس از فروپاشی رژیم یانوکوویچ، کنترل کریمه را به دست گرفتند. همه پرسی مردمی در مورد الحاق شبه جزیره به فدراسیون روسیه اعلام شد. در همان زمان، روسیه تلاش کرد روس­های  ارتش اوکراین، در منطقه دونباس در شرق اوکراین، از کیف جدا شوند. پس از آغاز جنگ در منطقه دونباس، درگیری بین کیف و مخالفان روسیه منجر به کشته شدن حداقل 13000 نفر و ویرانی گسترده در شرق اوکراین شد.

همان­طور که دولت بوش نتوانست کار زیادی برای مقابله با روسیه در گرجستان انجام دهد، دولت اوباما نیز نتوانست در برابر اشغال «کریمه» به جز امتناع از به رسمیت شناختن الحاق شبه جزیره به فدراسیون روسیه و اعمال تحریم­های اقتصادی، کاری علیه روسیه انجام دهد. اتحادیه اروپا و کشورهای عضو ناتو، از جمله ترکیه نیز، از به رسمیت شناختن الحاق شبه جزیره خودداری کردند، اگرچه آن­ها در سطح تحریم­هایی که بر مسکو اعمال کردند، متفاوت بودند.

 هنگامی که شوروی فروپاشید،گفتمان مسلط در کشورهای غربی، تلاش برای آشتی تاریخی، پایان دادن به انزوا و پذیرش روسیه زیر چتر غرب بود. اما وعده های آشتی هرگز محقق نشد و از آنجایی که روسیه از جنگ سرد خارج شد، به او اجازه دادند تا دومین زرادخانه بزرگ هسته­ای جهان را حفظ کند. امریکا در طول زمامداری طولانی کلینتون و بوش پسر، تلاش کرد تا مسکو را به عنوان یک تهدید بالقوه بین المللی منزوی کند.

برای مقابله با اقدامات روسیه در گرجستان، اوکراین و دریای سیاه، کمک­های غرب به گرجستان و اوکراین سرازیر شد و قدرت های غربی، هر دو کشور را تشویق کردند تا روابط خود با غرب را تقویت کنند. امریکا علی­رغم محدودیت­های زمانی اعلام شده، حضور خود در دریای سیاه را تقویت کرد. از پایان دوره بوش  و در زمان دولت اوباما، ایالات متحده برای استقرار یک سیستم ضد موشکی در کشورهای اروپای شرقی عضو ناتو و ایجاد مراکز راداری پیشرفته در تعدادی از کشورها از جمله در ترکیه تلاش کرده است.

اپیزود جدید بحران

روس­ها می­گویند: امریکا، از طریق جیمز بیکر، وزیر امور خارجه بوش پدر، به روسیه قول قاطع داد که ناتو به اروپای شرقی و اتحاد جماهیر شوروی سابق گسترش نخواهد یافت و این وعده، اصلی­ترین تضمینی بود که باعث شد دولت گورباچف ​​مخالفت خود با اتحاد آلمان را پس بگیرد. آمریکایی­ها چنین چیزی این را انکار نمی­کنند. اما می­گویند آنچه بیکر گفت، یک سیاست الزام آور برای دولت­های بعدی نبود.

روس­ها از مجموع اقدامات غرب از دهه نود قرن بیستم استنباط می­کنند  که غرب  نه تنها به وعده‌های خود برای کمک به نوسازی صنعت روسیه عمل نکرد، بلکه خطر، از گسترش ناتو فراتر رفته و توازن قوا در عرصه اروپا را برهم زده و امریکا تلاش می‌کند روسیه را در محاصره قرار دهد. تضعیف نفوذ روسیه در دریای سیاه و بالکان و تداوم تلاش‌ها برای گسترش ناتو در کشورهای آسیای مرکزی و قفقاز، این امر را تأیید می­کند. اکتبر سال گذشته، زمانی که اوکراین از پهپاد «بیرق دار» (ساخت ترکیه) برای بمباران مواضع توپخانه­ای مخالفان در منطقه دونباس استفاده کرد، پوتین فرصت را برای برداشتن گام دیگری جهت حفظ امنیت روسیه در مرزهای پیرامونی مناسب دید. مسکو اعلام کرد که بمباران مواضع  مخالفان اوکراینی، نقض آشکار توافق آتش‌بس مینسک در دونباس و نشان دهنده تشدید درگیری است. کی‌یف با دفاع از موضع اعلام کرد اقدامش تهاجمی نبوده، بلکه صرفاً به مواضع توپخانه‌ای که سربازانش را هدف قرار می‌داد و خساراتی را به آنها وارد می‌کرد، پاسخ ‌داد. در حقیقت در عرصه اروپا پس از ایجاد بحران جدید، تبادل آتش میان کی یف و مخالفان دونباس، به امری ثانویه تبدیل شده است.

 روسیه طی چند هفته اخیر، شروع به گردآوری دهها هزار سرباز در سه محور مرزی با اوکراین کرد. در ژانویه 2022، نیروی نظامی روسیه با پشتیبانی جدیدترین هواپیمای جنگی به بهانه برگزاری رزمایش مشترک به بلاروس - که از غرب هم مرز با اوکراین است- منتقل شدند. با گذشت نزدیک به سه ماه ، نیروهای روسی به مرز اوکراین نفوذ نکردند و حتی یک گلوله هم به سمت ارتش اوکراین شلیک نکردند، اما پایتخت‌های غربی اصرار دارند که افزایش حضور نظامی روسیه تنها مقدمه‌ای برای یک حمله محدود یا تهاجم گسترده و تلاش برای تغییر رژیم اوکراین با توسل به قدرت نظامی است. بنابراین، برای مهار تهدید روسیه، ایالات متحده و اکثر متحدان غربی­اش به سرعت یک سری اقدامات را انجام دادند.  رئیس جمهور آمریکا در اوایل دسامبر 2021 با همتای روس خود صحبت کرد و وزرای خارجه دو کشور دو بار در 2 دسامبر 2021 و 10 ژانویه 2022 دیدار کردند. آنچه از این اقدامات برمی­آید نشان می­دهد که آمریکایی­ها به روس­ها اطلاع داده­اند که حمله به اوکراین با تحریم های مستقیم و شدید اقتصادی علیه روسیه مواجه خواهد شد و آمریکا در این زمینه با متحدان اروپایی خود توافق کامل دارد. علاوه بر این، ایالات متحده و سایر قدرت­های اروپایی، به ویژه بریتانیا، به اوکراین سلاح های دفاعی ویژه ارائه کردند. استقرار چند هزار سرباز ناتو در نزدیکی مزرهای اوکراین و بلاروس از اقدامات دیگر آن ها بود.

 لاوروف، وزیر خارجه روسیه، پس از دومین دیدار با همتای آمریکایی خود، اعلام کرد که کشورش دیگر به وعده­های غرب اعتماد ندارد و از دولت بایدن می­خواهد به خواسته­های امنیتی روسیه پاسخ بدهد. پاسخ قبلاً در 26 ژانویه به طرف روسی تحویل داده شده بود. طی چند روز پس از دریافت پاسخِ آمریکا، روس‌ها بدون اینکه صراحتاً توقف روند مذاکرات را اعلام کنند، ناامیدی خود را از موضع آمریکا پنهان نکردند. اما، مقامات دولت بایدن تأکید کردند که پاسخ به خواسته­های روسیه شامل تعهدی نمی­شود که ناتو از الحاق اوکراین در آینده خودداری کند. موضعی که توسط دبیرکل ناتو تکرار شد. در ژانویه 2022، در حالی که توجه به جلسه شورای امنیت سازمان ملل متحد که برای بحث در مورد بحران اوکراین، معطوف شد، منابع اطلاعاتی غربی تأیید کردند که روسیه تجهیزات و نیروها را به مراکز نظامی اطراف اوکراین فرستاده است. به عبارت دیگر، روسیه علیرغم اینکه توسط نماینده خود در شورای امنیت اطمینان داد که قصد حمله به اوکراین را ندارد، همچنان به گسترش تجهیزات نظامی برای تهاجم نظامی ادامه می­دهد.

شرط بندی خطرناک

به نظر پوتین، بهترین راه برای پایان بحران اوکراین، استقرار نیروی نظامی است تا واشنگتن و متحدان اروپایی­ اش را متقاعد کند که روسیه جدی است و قادر به حمله به اوکراین است و در نتیجه امریکا مجبور شود خواسته­ های روسیه، هرچند حداقلی را برآورده سازد. به عبارت دیگر، مسکو که خواستار حفظ بی‌طرفی اوکراین و عدم پیوستن آن به ناتو و خروج بلغارستان و رومانی از آن است، در این مرحله تنها می‌تواند توافق بر سر وضعیت اوکراین را بپذیرد.  اما شیوه برخورد آمریکا با این بحران نشان می­دهد که دولت بایدن در رابطه با روابط آتی اوکراین با ناتو نمی­خواهد به مسکو تعهدی بدهد. پوتین نیز ظاهراً معتقد است این فرصتی است که نمی­توان بدون دستیابی به اهداف امنیتی­اش در اوکراین عقب نشینی کند. برخی تحلیلگران غربی معتقدند: دیگر هیچ راه فراری از جنگ وجود ندارد.

تعدادی از ناظران بر این باورند که نه ایالات متحده، نه اروپا یا ترکیه، نمی­ خواهند پوتین به اوکراین حمله کند. اگر پوتین جرأت این اقدام را داشته باشد، نه تنها با مقاومت شدید اوکراینی ها روبرو خواهد شد، بلکه تحریم­های بی­سابقه ای علیه شخص او و دولت روسیه اعمال خواهد شد و روسیه را چندین دهه به عقب خواهد برد. البته احتمال دیگر این است که روسیه بدون تهاجم و با هدف ایجاد فضای بی ثباتی، ضربه مهلکی به توان نظامی اوکراین وارد کند.

نگران کننده ­ترین نکته برای مسکو این است که در صورت حمله یا احساس حمله، اوکراین، برای درخواست عضویت در ناتو عجله خواهد کرد و این ائتلاف در نهایت با الحاق آن موافقت خواهد کرد. گزینه سوم و ایمن­ترین گزینه برای روسیه، در آینده قابل پیش بینی، اجتناب از تهاجم یا تجاوز به اوکراین و در عین حال حفظ فضای تنش اطراف آن برای مدت طولانی است. مسکو با اتخاذ سیاست صبر و شکیبایی امیدوار است که فشار بر اوکراین منجر به تغییر دولت در کیف به نفع روسیه شود. اما این گزینه که نتایج آن تضمینی نیست و بسیار پرهزینه است، با واکنش غرب مواجه خواهد شد.

 در نهایت، بحران هر مسیری را که در هفته‌ها و ماه‌های آینده طی کند، تصور عقب‌نشینی پوتین بدون کسب امتیاز از غرب، دشوار است. در تاریخ پرفراز و نشیب روسیه، رابطه نزدیکی میان حاکمیت و فشار اقتصادی­ای که مردم برای بقای حکومت می­توانند متحمل شوند وجود نداشته است. شکی نیست که تحریم‌های غرب علیه روسیه منجر به توقف عرضه انرژی توسط روسیه به اروپا خواهد شد و این امر، اقتصاد اروپا و اقتصاد جهانی را تحت تأثیر قرار خواهد داد.

منبع : مرکز پژوهش های الجزیره، 22 فوریه 2022

https://studies.aljazeera.net/ar/article/5270

ترجمه: حمیدرضا اکبری


( ۲ )

نظر شما :