حلقۀ مطالعاتی نقد ادبی

جلسۀ اول حلقۀ مطالعاتی نقد ادبی، بررسی کتاب سیاست نوشتار اثر کامران تلطف

۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴ | ۱۳:۲۳ کد : ۲۶۶۰۹ اخبار
تعداد بازدید:۲۷

نخستین جلسه حلقه نقد ادبی در بررسی کتاب سیاست نوشتار اثر کامران تلطف در روزهای پایانی بهمن ماه 1403 با حضور دکتر مریم عاملی رضایی و دکتر مصطفی مهرآیین برگزار شد. این جلسه به معرفی کلی و به طور خاص بررسی فصل اول کتاب اختصاص یافت. ابتدا خانم دکتر عاملی رضایی به معرفی کتاب، اهداف و تعاریف مفهومی اثر پرداختند. بنای این کتاب بر اندیشه تأثیر سیاست و ایدئولوژی بر خلاقیت ادبی است. جنبش های ادبی در ایران اپیزودیک بوده است. و این برای درک تاریخ ادبی است با هدف ارائه الگویی برای روشن کردن رابطه ادبیات و ایدئولوژی. ایشان در ادامه تصریح کردند که فصل اول کتاب به طرح این نظریه پرداخته است. سپس به اختصار دیگر فصل های کتاب را برشمردند.  و اینکه کتاب بر آن است که درباره عوامل تغییر جهت ادبی ، عوامل موثر در خلاقیت ادبی مانند موضوع، توصیف، فرم، طرز و شیوه بیان بحث کند.

در ادامه دکتر مهر آیین با سخن از  تأثیر پذیری تلطف و نیز کریمی حکاک از باختین کتاب را متأثر از وی دانست. پرسش کلیدی نویسنده این است که چه عواملی تحول ادبیات معاصر ایران از فارسی گرایی در ایران دوره پهلوی اول، به ادبیات متعهد انقلابی در سال های پیش از انقلاب ایران، به ادبیات اسلامی در ایران دهه شصت، و بالاخره به ادبیات فمنیستی زنان ایرانی در سال های دهه هفتاد به بعد را توضیح می ­دهند؟

نویسنده پژوهش خود را در مخالفت با کسانی تدوین کرده که معتقدند تاریخ ادبیات ایران به صورت خطی و مستقیم پیش رفته و در این مسیر فرآیند تکامل خود را طی کرده است. برعکس، تلطف معتقد است تاریخ ادبیات ایران به شکل اپیزودیک( دوره های گسسته) و گسسته و نامنسجم پیش رفته و در هر دوره زمانی به پیروی از ایدئولوژی دوران شکل خاصی به خود گرفته و خود را در قالب یک «جنبش ادبی اپیزودیک» به پیش برده است. تلطف پس از توضیح نکات مقدماتی و شرح نگاه کلان خود به تاریخ ادبیات معاصر ایران اهداف پژوهش خود را چنین بر می شمارد:

1) ارائه مدل تحلیلی برای تبیین تغییر ادبی با تاکید بر مفاهیم همچون جنبش ادبی، ایدئولوژی و استعاره؛

 2) روشن ساختن رابطه میان ادبیات و ایدئولوژی؛

 3) تجزیه و تحلیل مضامین و ترکیب بندی های نمادین خلق شده در ادبیات فارسی مدرن و نشان دادن اثر تعیین کننده آنها بر وقوع جنبش های اجتماعی از قبیل انقلاب 1357 ایران ؛

 4) مشخص ساختن تفاوت های ایدئولوژیک میان محصولات ادبی تولید شده در سال های پیش و پس از انقلاب ایران؛

5) بررسی این مساله که چگونه تغییرات  ادبی ممکن است خود معلول جنبش های اجتماعی باشند؛

6) بررسی تجربی موضوعات بالا  از طریق تحلیل آثار گلچین شده برخی از چهره های ادبی برجسته سال های پیش و پس از انقلاب.

نویسنده معتقد است آثار ادبی و پراکسیس ادبی دارای پیش فرض ­های ایدئولوژیک هستند که محتوا و جهت گیری آنها را مشخص می­کند. تلطف این نگاه نظری را مدیون نظریه ادبی میخائیل باختین است. به باور تلطف این ایدئولوژی های دوران هستند که به ما می گویند چرا نویسندگان می­ نویسند آنچه را می­ نویسند و چرا در یک زمان خاص اقدام به نوشتن می کنند. او باور دارد در ایران نویسندگان کوشیده­ اند اندیشه ­های سیاسی خود را به شکل رمزگونه بیان نمایند. از این رو، آنها از استعاره­ ها برای توصیف مشکلات اجتماعی و نقد نظام سیاسی بهره می ­بردند. استفاده از این ابزارها برای انتقال مواضع ایدئولوژیک به یکی از مولفه­ های اصلی آثار ادبی نویسندگان ایرانی تبدیل شد. نویسندگان مدرن ایرانی می کوشیدند با انتقال اندیشه های خود به دیگران در کنش جمعی که هدف آن ترویج یک گونه خاص از ایدئولوژی در ایران بود، مشارکت جویند. تاکنون تعداد اندکی از محققان ایرانی  به جنبه های ایدئولوژیک و سیاسی ادبیات فارسی مدرن توجه کرده­ اند. نزد برخی محققان اسلام به عنوان نظامی نمادین مظهر مهمترین عامل در تبیین تاریخ فرهنگی، فکری و ادبی ایران است. از اینرو، آنها به ادبیات فارسی صرفا به عنوان بازنمایی ایدئولوژی اسلامی می نگرند. برای محققان دیگر از قبیل سپانلو، گلسرخی، دولت آبادی و...مفهوم کلیدی سهم یا نقش متن در جنبش انقلابی مخالف با دولت های استبدادی ایران است.. آن ها ادبیات فارسی مدرن را صرفا بر پایه تعهد نویسندگان به آرمان مردم ارزش گذاری می کنند. آثاری که متعهد به  چنین موضوعات اجتماعی نباشند در خور اعتنا نیست. به باور تلطف، رویکردهای یاد شده در توضیح مسائل کلان­تر مربوط به پرسش ایدئولوژی، تغییر ادبی و تاریخ ناتوان هستند. آنها به تعمیم نتایج خود می پردازند و کنش متقابل ایدئولوژیک میان اثر ادبی و بافت گفتمانی تولید آن را نادیده می­ گیرند. مدل تحلیلی این پژوهش به تاریخ ادبیات فارسی مدرن به عنوان مجموعه ­ای از جنبش­ های ادبی اپیزودیک می­ نگرد. مهم ترین جنبش­ های ادبی در تاریخ ادبیات فارسی مدرن از نظر تلطف:

1.ایران گرایی(در سال های آخر قرن نوزدهم و سال های نخستین قرن بیستم ): در این سال ها به اشکال سنتی شعر فارسی از سوی موج جدیدی از نویسندگان حمله شد. آنها بیشتر به سبب آشنایی با غرب، به ادبیات به شیوه ه­ای کاملا متفاوت می ­نگریستند. جنبش مشروطه (1911-1906) و پروژه مدرنیزاسیون رضاخان شرایط مناسبی برای گسترش این جنبش ادبی فراهم آورد. نویسندگان از یک سو در پی مدرن کردن جامعه از طریق اصلاح زبان فارسی بودند و از سوی دیگر می­ کوشیدند فرهنگ سنتی دوران قاجار و مذهب را  موانعی در راه تحول ادبیات فارسی معرفی کنند.

2.ادبیات متعهد انقلابی: اصطلاح «ادبیان متعهد» به نویسندگانی اطلاق می­ شود که از برخی باورها و دستورالعمل های سیاسی- ایدئولوژیک مسلم به ویژه باورهای سیاسی و ایدئولوژیکی اصلاح اجتماعی حمایت می­ کنند. نویسندگان چپ­ گرا بهترین مثال برای این جریان ادبی هستند. نویسندگان مزبور به آرمان توده، تغییر اجتماعی و رفاه اجتماعی متعهد هستند. در ایران از اصطلاحاتی همچون ادبیات مارکسیستی، ادبیات مقاومت و ادبیات چپ گرا برای توصیف جنبش ادبی دهه 1940 تا دهه 1970 استفاده می­ شد. طی این دوران ایدئولوژی مارکسیستی آثار بسیاری از نویسندگان ایرانی را حول مفاهیمی همچون برابری، عدالت و آزادی سامان شکل داد. البته آنها این مسائل را با رنگ و بوی فرهنگی خاص ایران مطرح می ساختند.

 3. ادبیات اسلامی  با انقلاب 1357 گفتمان های ادبی و اجتماعی دیگر از قبیل ادبیات اسلامی ظهور یافتند. گروهی از نویسندگان داستان­ ها و اشعاری خلق کردند که کاملا از رویدادهای جنبش اسلامی، سیاست اسلامی معاصر و مفاهیم مذهبی الهام گرفته بودند. پس از انقلاب، اندیشه ­های سیاسی اسلامی برای نخستین بار به مضمون اصلی آثار تعداد زیادی از نویسندگان مسلمان ایران تبدیل شد. دولت اسلامی و رهبران مذهبی بارها بر این نکته تاکید کردند که هنر و ادبیات در پیشبرد فرآیند اسلامی کردن جامعه اهمیت بسیار دارد.

4. جنبش ادبی فمنیستی: به باور تلطف، انقلاب اسلامی به شکلی طنز گونه بافت جدیدی را برای شیوه­ های خلاقانه تولید فرهنگ بوجود آورد. انقلاب ایران، همچنین، دلایل  لازم برای بررسی دوباره ادبیات و ایدئولوژی را فراهم آورده است. یک نمونه برجسته در مضامین آثار نویسندگان زن از مسائل اجتماعی پیش  از انقلاب به آگاهی فمنیستی پس از انقلاب است. در دوره پس از انقلاب، مضامین فمنیستی و موضوعات جنسیتی اهمیت محوری در آثار نویسندگان زن یافتند.


نظر شما :