دکتر پارسا: جایگاه تاریخ و جغرافیا در بررسیهای حدیثی استاد بهبودی
دکتر فروغ پارسا عضو هیئت علمی گروه پژوهشی مطالعات قرآن و حدیث پژوهشگاه
علوم انسانی و مطالعات فرهنگی است و تالیفات زیادی ناظر بر قرآن و حدیث
انجام داده است. «حدیث درنگاه خاورشناسان» و «تفاسیر شیعی و تحولات تاریخی
ایران» از این جمله است. وی درگفتوگو با خبرگزاری بینالمللی قرآن (ایکنا)،
میگوید که مرحوم بهبودی مانند بسیاری از متفکران و اندیشمندان در زمان
حیاتش تا حدود زیادی ناشناخته ماند و گستره معتنابهی از دیدگاههای ایشان
مورد توجه قرار نگرفت. در ادامه مصاحبه ایکنا با این محقق قرآنی را
میخوانید:
ایکنا: مرحوم بهبودی چه رویکرد
ویژهای در علوم اسلامی اعم از قرآن و حدیث داشتهاند و در خصوص علوم قرآنی
این رویکرد چگونه اعمال شده است؟
مرحوم بهبودی مانند بسیاری از متفکران و اندیشمندان در زمان حیاتش تا حدود
زیادی ناشناخته ماند و گستره معتنابهی از دیدگاه های ایشان مورد توجه قرار
نگرفت.
گفتمان ویژهای که مرحوم بهبودی در آثار و کلاس های درسی خودشان در حوزه
حدیث ارائه کردند، توجه به عوامل تاریخی و جغرافیایی در نقد و بررسی حدیث
است. بیش از آن اندیشه صحت همه احادیث کتب اربعه از سوی مرحوم بهبودی به
چالش کشیده شد. در واقع اگر استاد سالهای زیادی از عمر پر ارزش خودشان را
صرف نقد و بررسی احادیث کافی و احادیث بحار نمودند که حاصل این تلاش به
نگارش آثاری همچون گزیده کافی و بحار منجر گردید، به دنبال تثبیت و نهادینه
کردن این نظریه بودند که حدیث به صرف وجود در یکی از کتب اربعه، نباید
تلقی به قبول شود.
توجه و دقت در متن حدیث یکی دیگر از ویژگیهای حدیث پژوهانه استاد بود که
در بین عالمان حدیث و فقها کمتر نظیر دارد. در واقع رویکرد غالب در بین
فقها و محدثان توجه به اِسناد و شرایط و صفات راوی است و به قول شهید ثانی
در درایه متن حدیث هیچگونه مدخلیتی در صحّت و ضعف آن ندارد.
استاد در کتاب معرفه الحدیث ایدههای حدیثی خود را با دقت و نمونههای خاص
بیان کرده است. ایشان در آن اثر نشان دادهاند که بسیاری از احادیث که از
قول اصحاب اجماع و به عنوان احادیث صحیح در مجامع حدیثی شیعی نقل شده،
کاملاً جعلی است و هیچ گونه توجیهی برای صحّت آنها وجود ندارد.
استاد میگوید برای دریافت حدیث صحیح باید متن و سند حدیث کلمه به کلمه
مورد دقت و بررسی قرار گیرد و با اعتماد به ضوابط کور نمی توان ره به جایی
برد.
با همین رویه یعنی با دقت و وسواس زیاد و نقادی متن و سند حدیث، مرحوم
بهبودی با تلاش خستگیناپذیری تک تک احادیث کافی و بحار را مورد بررسی قرار
داد و مجموعه قابل اعتمادی از احادیث شیعه را گردآوری نمود.
این دیدگاه نقادانه در دریافتهای قرآنی ایشان نیز وجود داشت و مرحوم
استاد در همه مواضع به قول مشهور و دیدگاههای تفسیری مشهور اهمیت نمیداد و
با اجتهاد و نظر خود به سراغ آیات میرفت.
ایکنا: آیا رویکرد ایشان را باید ادامه رویکرد سنتی با نوآوری های خاص دانست یا این رویکرد را باید مدرن خواند؟
به نظر میرسد رویکرد ایشان همان رویکرد سنتی با ملاحظات خاص خود ایشان
است و ایشان رویکرد مدرن نداشتند. در واقع همچنان که خودشان در آثارشان
تصریح میکنند عالمان و اندیشمندان متقدم نیز همه احادیث را قبول به صحت
نمیکردند و در متن و سند آنها دقت میکردند. نقادی حدیث امر مدرنی نیست و
اتفاقاً سنت عالمان همین بوده است، بگذریم این که از دوره محمد امین
استرآبادی و غلبه مکتب اخباریگری در محافل علمی شیعی این گفتمان صحت همه
احادیث پدید آمد و تا حدود زیادی نهادینه شد. مرحوم وحید بهبهانی هم اگرچه
موفق شد، اقتدار اخباریان آن دوره را بشکند، ولی گفتمان صحت احادیث کتب
اربعه امری نبود که بهراحتی بتوان آن را انکار کرد.
ایکنا: به نظر شما مرحوم بهبودی چه تاثیری بر جامعه علمی قرانی و دینی نهادند؟
دیدگاه های مرحوم بهبودی چنان که میدانید معارضان زیادی داشته و دارد،
ولی به هر روی حرکت اجتهادی که ایشان شروع نمود و در کلاسهای درس آموزش
داد، بهتدریج جای خود را در محافل علمی باز کرد و اینک بسیاری از
دانشجویان رشته قرآن و حدیث به طور مستقیم و غیر مستقیم تحت تأثیر
آموزههای ایشان هستند. بهویژه رویکرد ایشان در نقادی متون اهمیت زیادی
دارد و بسیاری از مستشرقین نیز از گذشته و حال از این روش بهره بردهاند.
ایکنا: در صورتی که خاطراتی
ازایشان، جلسات قرآن ایشان، رفتار با شاگردان، نسبت با منتقدان و مخالفان،
زندگی شخصی مرتبط آموزنده دارید، بیان کنید.
زندگی استاد برای دانشجویان سراسر درس بود. مرحوم بهبودی همه عمر خود را
وقف علم کردند. سالهایی که ایشان در کتابخانههای سرد و احتمالاً تاریک
به دنبال پیداکردن نسخه اصیل یک متن و تحقیق و تحشیه بر آن سپری کردند،
تمام دوران جوانی و نشاط ایشان بود. دورانی که دیگران به هر روی با نزدیک
شدن به اهرمهای پول و قدرت خود را برای ایام پیری و بازنشستگی بیمه
میکنند. ولی استاد اساساً دنبال این جور مسائل نبودند. بدون شک برای آموزش
و تربیت لازم نیست استاد مطلبی را به زبان بیاورد، بیش از آن عملکرد او
برای ما درس تربیتی بود. چگونه میتوان علم را به مسلخ منافع مادی نبرد و
برای دفاع از اندیشه و حرمت حقیقت پایداری کرد. چگونه می توان حق را جستجو
کرد به آن وفادار بود و آن را به باطل نیامیخت. استاد بیش از همه ما را به
توسل به اهل بیت سفارش میکردند و در مشکلات و گرفتاریها تذکر میدادند
که اهل بیت علیهم السلام بهترین حامی و پشتیبان ما هستند. در این سالها
استاد تنگناهای اقتصادی و اجتماعی زیادی داشتند و هیچ تریبونی و مجرایی
برای تبیین دیدگاههای خودشان نداشتند. در این سالها آنقدر زمانه بر
استاد سخت میگرفت که این اواخر حتی حوصله ملاقات با شاگردان خودشان را هم
نداشتند. بیماری هم البته مزید برعلتها بود اما خداوند بهایشان قدرت صبر
زیادی عطا فرمود و بحمدلله با کوله بار عظیمی از علم و معرفت، زندگی سرشار
از نیکی و صفای خود را وداع گفتند. روحشان شاد و خدایشان رحمت کناد.
نظر شما :