دکتر آئینهوند در گفت وگو با ایبنا: منابع تحریف شده تاریخ اسلام باید نقد شوند/ اشتراک عمده منابع سیره بین شیعه و سنی
صادق
آیینهوند، رئیس پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی معتقد است برای
مقابله با منابع تحریف شده تاریخ اسلام باید متون را تنزیه، اصلاح، پیرایش و
نقد کنیم.
او که در کارنامه کاری خود علاوه بر تألیف 96 مقاله و 33 کتاب، عناوین چهره ماندگار سال 1385، استاد پیشکسوت علوم انسانی ایران در جشنواره فارابی سال 1390 و استاد برجسته بنیاد ملی نخبگان کشور سال 1390 را ثبت کرده است. همزمان با ولادت پیامبر اکرم (ص) و هفته وحدت با وی درباره کتابهایی که درباره تاریخ صدر اسلام و زندگانی حضرت محمد (ص) نگاشته شدهاند، گفتوگویی داشتهایم که در ادامه میخوانید.
- به نظر میآید کتابهایی که درباره تاریخ صدر اسلام و به ویژه زندگانی حضرت محمد (ص) نوشته شدهاند از برخی واقعیات دور ماندهاند و با تحریف روبه رو هستند. مطالب تحریف شده همین منابع، دستمایه تدوین کتابهایی مانند آیات شیطانی و ساختن فیلمهایی علیه اسلام و رسول اکرم(ص) شده است. نظر شما درباره روایاتی که منابع تاریخی از صدر اسلام و زندگانی حضرت محمد (ص) داشتهاند چیست؟
شکی نیست که همه منابعی که در تاریخ آورده شده، صحت نداشته است اما میتوان در این میان مطالب معتبر را هم پیدا کرد. هرچند در برخی منابع تاریخی دستکاری شده و جعلیاتی هم در آن وجود دارد؛ همانگونه که این مطالب تحریفی در کتابهای حوزه حدیث هم هست، اما محققی که روشمند عمل کند میتواند این مطالب تحریف شده را استخراج کند و به مخاطب نشان بدهد.
- راهکارتان برای مقابله با منابع تحریف شده چیست؟
باید متون را تنزیه، اصلاح، پیرایش و نقد کنیم. پنج هزار عنوان کتاب تاریخی داریم که بیشتر آنها منابع تاریخی معتبر هستند مگر تعداد جزئی از آنها. به طور مثال تاریخ طبری بخشهایی از آن مشکل دارد اما اکثریتش مورد اعتماد است. اما در مقابل منابع معتبری مانند «تاریخ یعقوبی»، «تاریخ مروجالذهب و معادنالجوهر» نوشته مسعودی و «ارشاد» شیخ مفید وجود دارد. بنابراین برخی از این منابع که شیعی و برخی هم سنی هستند بسیار قابل اعتمادند و البته در تعدادی از آنها اشتباهاتی هم وجود دارد.
در نظر داشته باشید که تحریفاتی که در منابع وجود داشته توسط راویان جعلی که اغراض سیاسی و مقاصد حزبی و گروهی داشتند منتقل شده است. بنابراین باید این متون را نقد کرد. از سوی دیگر، اکنون مگر تاریخ درست نوشته میشود؟ به هر حال اغراض سیاسی، حزبی، جناحی و ... در تاریخ نگاری تاثیر دارد. قدرتهای حاکم خود را یک طور مطرح میکنند و مردم به گونه دیگر به آنها نگاه میکنند. به هر حال محقق منصف به این منابع اعتماد نمیکند و خودش جستجو و نقد میکند.
- منابع اهل سنت به تاریخ صدر اسلام و زندگانی پیامبر (ص) نگاه واقعگراتر داشته است یا اهل شیعه؟
هر دو نقاط ضعف، قدرت و حتی جعلی دارند اما اگر منصفانه نگاه کنیم شیعیان به دلیل اعتقاد به اهل بیت (ع) به منابع بیشتری دسترسی داشتند در حالی که اهل سنت فقط از راویان و صحابه حدیث نقل کردهاند اما ما غیر از اینها، مطالب را با منابع اهل بیت (ع) کنترل کردهایم.
- آیا امکان تالیف کتابهایی با قرائتی مشترک از تاریخ صدر اسلام از سوی شیعه و سنی برای وحدت بیشتر وجود دارد؟
ما آن قدر که نقطه اشتراک برای وحدت داریم، اختلاف نداریم. اختلافات ما هم در اختلاف سلیقه برای برداشت از سیره است. خوشبختانه برخی علما نقاط اشتراک را از تاریخ و سیره گردآوری کردهاند. من روی سیره حضرت رسول (ص) کار میکنم و میبینم که در بخش عمدهای از موارد، حدود 95 درصد از روایت ما از سیره رسول (ص) با روایت اهل تسنن یکی است. همانگونه که آنها توصیف کردهاند ما نیز همانگونه مطرح کردهایم. بنابراین پنج درصد اختلاف داریم که آن هم چیزی نیست.
- پنج درصد اختلاف بسیار کم است ولی در عالم بیرونی به گونه دیگری است.
متاسفانه همین طور است. در عالم بیرون 95 درصد اشتراک را پنج درصد گزارش میکنند.
- آیا کتابهایی وجود دارد که روایت مشترکی از اهل سنت و شیعه باشد و آن را بتوانید پیشنهاد کنید؟
تاریخ سیره ابن هشام، تاریخ یعقوبی، تاریخ مروجالذهب و معادنالجوهر نوشته مسعودی نگاه منصفانهای به تاریخ صدر اسلام و زندگانی حضرت رسول داشتهاند.
- امروزه یکی از مسائلی که بسیار مطرح است حرکتهای افراطی تکفیریهاست. بسیاری از این حرکتها با استناد به کتابها و متونی درباره سیره رسول اکرم (ص) انجام میشود. نظرتان در این باره چیست؟
در صدر اسلام حرکتهای افراطی بود و متاسفانه سلفیها و افراطگراها، نیز به همین رفتارها که میزانش هم بسیار کم است دستاویز شدهاند. سیره واقعی رسول اکرم (ص) آن چیزی است که در کتاب خدا وجود دارد و توسط راویان معتبر نقل شده است و مطالبی که سلفیها، تکفیریها، وهابیها و طرفداران ابن تیمیه نقل میکنند رسمی نیست بلکه قرائت خاصی است که تندروها داشتند و داعش و القاعده هم به همین اکتفا میکنند. اینها در صدر اسلام هم قدرت خاصی نداشتند و حاکم نبودند تنها در حد نیروهای سیاسی بودند و متاسفانه اکنون آنقدر قدرت پیدا کردهاند که تشکیلات و قدرت سیاسی دارند.
- در بحث سیره نگاری پیامبر (ص) کدام بعد زندگی ایشان کمتر مورد بررسی قرار گرفته است؟ به طور مثال درباره غزوات ایشان متون زیادی موجود است اما به صورت کلی چه ابعادی مورد غفلت واقع شده است؟
در مسائل نظامی و سیاسی بیشترین منبع وجود دارد اما در بعد اجتماعی، اخلاقی و تربیتی ایشان کمتر مطلب داریم. در واقع به بحث تسامح، حرمت و کرامت انسان در سیره پیامبر (ص) کمتر توجه شده در حالی که در سیره ایشان این مباحث بیشتر پررنگ است.
- معرفی این بخش از سیره پیامبر (ص) چه تاثیری میتواند در جامعه داشته باشد؟
سیره الگو است و اگر ما سیره مستند را از روی منابع پیدا کنیم میتوانیم آن را به جامعه ارائه کنیم. ما کرامت، اخلاق، نگاه انسانی، تسامح، گذشت و بزرگ منشی را در سیره میبینیم در حالیکه فقط بعد سیاسی و نظامی سیره پیامبر (ص) پررنگ شده است.
نظر شما :