سخنرانی دکتر میرزایی در نشست «اخلاق پژوهش در علوم اجتماعی ایران»
اعتبار آثار علمی منوط به رعایت قواعد و هنجارهای علمی مورد توافق اجتماعات علمی در کاوشگری و جستجوی مداوم حقیقت است. بر این اساس، ما مجاز نیستیم هر آنچه که میخواهیم، بگوییم، بنویسیم و منتشر کنیم. بلکه آثار علمی را بایستی بر پایه قواعد علمی و در چارچوبهای مورد توافق اجتماع علمی عرضه کنیم.
فرهنگ امروز/فاطمه امیراحمدی: نشست «اخلاق پژوهش در علوم اجتماعی ایران» با سخنرانی سیدآیت الله میرزایی عضو هیات علمی پژوهشگاه علوم انسانی ومطالعات فرهنگی برگزار گردید که به اجمال در ذیل میآید.
میرزایی در ابتدای صحبت خود به نکتهای که برتراند راسل در مورد حقیقت و اخلاق داشت، اشاره کرد و گفت: «اجازه ندهیم واقعیتها آن چیزی باشند که ما میخواهیم» و این نکته راسل برای پژوهش و علمورزی اهمیت بنیادی دارد. در حالی که باید پایبند حقیقتجویی بود میبایست مراقب بود که حواشی بر اصل پژوهش مستولی نشوند و پژوهشگر را از مسیر اصلیاش منحرف نسازند.
این عضو هیات علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی گفت: تقریبا از دههی ۱۳۸۰ به این سو با یک رشد علمی شتابان در حوزه علم مواجه هستیم. تولیدات علمی در ایران به لحاظ محملهای اطلاعاتی چون کتاب، پایان نامه، مقاله و دانشجو، استاد و ... افزایش یافته است. اما همزمان کیفیت نیز زیر سوال رفته است. یکی از دلایل این فقدان کیفیت، میتواند ناشی از فقدان پایبندی به قواعد هنجاری و اخلاقی تولید علم در ایران باشد. پدیدهای که دغدغه برخی از اندیشمندان ایرانی از جمله اندیشمندان علوم اجتماعی است و این نشانهی وجود معضل و مشکل در فضای علم در ایران کنونی است. هر چند رعایت هنجارهای اخلاقی و تولید دانش معتبر و اخلاقمدار اجتماعی همواره مورد توجه برخی از اندیشمندان و پژوهشگران در ایران بوده است.
وی در ادامه افزود؛ لازم است عنوان کنم که موضوع اخلاق پژوهش موضوعی به شدت هنجاری است و خطر انحراف در این موضوع بیشتر است. انتظار میرود پژوهشگر با رعایت شرافت علمی، نتایج پژوهش خود را به طور شفاف در اختیار دیگران و اعضای اجتماع علمی قرار دهد.
میرزایی در ارایه تعریف خود از اخلاق پژوهش گفت: تعریفی که برای اخلاق پژوهش ارایه میدهم، میتواند مورد نقد و بررسی قرار گیرد. اما به نظر من «اخلاق پژوهش مجموعهای از قواعد و ضوابط ایجابی و سلبی مورد توافق اجتماع علمی است که پژوهشگران ملزم و متعهد به رعایت آنها در فرایند پژوهش هستند». کانون تعریف را بر توافق اجتماع علمی گذاشتم. زیرا اخلاق پژوهش نمیتواند به صورت آمرانه و دستوری برای اجتماعات علمی تجویز شود. اخلاق پژوهش تابع تعریفی است که اعضای یک اجتماع علمی خاص با اعتنا به اخلاق حرفهایشان در آن رشته علمی ارایه میکنند.
این محقق در حوزه علوم اجتماعی افزود؛ در واقع تولید علم بدون رعایت هنجارها و قواعد اخلاقی میتواند تولیدات علمی نامعتبر، بیکیفیت، ناسودمند و بیهوده و سست و عدم استحکام اجتماعات علمی را در پی داشته باشد. از آنجایی که اجتماع علمی خود یک پدیده اخلاقی و جمعی است. رعایت هنجارهای اخلاقی در تولیدات علمی اهمیت و ضرورت کارکردی دارد. موضوع اخلاق پژوهش نیز از این جهت اهمیت دارد که میتواند به قوام و دوام اجتماع علمی یاری رساند. اجتماعات علمی با تاکید بر همین قواعد و هنجارهای اخلاقی و حرفه ای و با نظارت بر فعالیت های علمی، خودپایداری را تضمین مینمایند.
عضو هیات علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی گفت: اگر نگاهی فرایندی به تولید علم داشته باشیم، اخلاق علمی، کل فرایند تولید علم را در بر میگیرد. اگر چهار حوزهی کنش گستردهی به هم پیوسته و مرتبط در تولید علم یعنی آموزش، پژوهش، نشر و کاربرد علم را در نظر بگیریم، رعایت اخلاق علم در این چهار حوزه ضرورت دارد. بر این اساس فردی که در حوزه آموزش، هنجارها و قواعد اخلاق علمی را رعایت نمیکند، ممکن است در امر پژوهش یا نشر علم نیز دچار هنجارشکنی اخلاقی شود. زیرا پیوند عمیقی بین حوزههای یاد شده در فرایند تولید علم وجود دارد.
او گفت: اعتبار آثار علمی منوط به رعایت قواعد و هنجارهای علمی مورد توافق اجتماعات علمی در کاوشگری و جستوجوی مداوم حقیقت است. حتی فراتر رفتن از چارچوبهای مورد توافق اجتماع علمی نیز مستلزم فهم و درک درست قواعد و هنجارهای موجود است. بر این اساس، ما مجاز نیستیم هر آنچه که میخواهیم و هر طور که میخواهیم، بگوییم، بنویسیم و منتشر کنیم. بلکه باید در چارچوبهای مورد توافق اجتماع علمی آثار علمی را عرضه کنیم. در واقع رعایت اخلاق علمی میتواند تضمینی برای قاعدهمندی و هنجارمندی تولید علم و دانش و در نتیجه امکان نقد و اعتباریابی آن باشد.
میرزایی ادامه داد؛ اگر علم بخواهد متحول شود و به معنای واقعی خود پیشرفت کند، ناگزیر از اعتباریابی درونی و بیرونی است. ایدههای جدید بایستی در پیوند با ایدههای پیشین و نسبت به آنها مطرح شود. اخلاق علمی حکم میکند که شما نگاه پیشینیان و زحمات آنها را در نظر بگیرید و بعد مسیر ناگشوده و کاوش حقیقت پیرامون مساله مورد مطالعه را پی بگیرید. وقتی موضوع مورد مطالعه پژوهشگر با پژوهشهای پیشین پیوند بخورد، ارزش و اعتبار پژوهش وی بالا میرود و ممکن است یافتههای وی در مقایسه و مقابله با پژوهشهای پیشین به نتیجهای برسد. وی اضافه کرد؛ سالها پیش گونار میردال، در کتاب "عینیت در پژوهشهای اجتماعی" آورده بود، «حقیقتجویی غایت علم است.» اگر حقیقتجویی فدای نوشتارهای سفارشی، عوامپسند و بازاری شود، علم و اجتماع علمی صدمه میبیند. از این رو بسیاری قائل به این هستند که بهترین مسائل علمی، مسائلی هستند که از مطالعات علمی دیگران حاصل شده باشد و این به معنای استمرار مسیر حقیقتجویی علمی است. از این دیدگاه پژوهش علمی به معنی طرح پرسشهای نو و پاسخ به این پرسشها و دوباره تولید پرسشهای جدید یا فراهم نمودن زمینهی پرسشها و پاسخ های جدید در نوشتارهای علمی در واکاوی حقیقت است.
میرزایی درباره اجتماع علمی گفت: معتقدم در ایران اجتماع علمی در حال شدن است. یعنی با تمام نواقص، همچنان تلاش برای نهادینه کردن علم و فرایند تولید علم در ایران ادامه دارد. اگر علمورزی مدرن ایرانیان را از دارالفنون به این سو درنظر بگیریم، این تلاش برای شدن استمرار داشته است. اگر چه به گمانم اجتماع علمی در ایران هنوز شکل وجدان جمعی به خود نگرفته است، اما به هر حال و با هر نسبتی از وجدان جمعی، اساسا اجتماع علمی یک اجتماع اخلاقی و حاصل تعامل و ارتباط ارگانیک کنشگران حوزه علم در یک فضای حرفه ایِ اخلاقی است. همین که حساسیتهایی پیرامون اخلاق علمی وجود دارد، نشان می دهد که زمینههای پیدایش وجدان جمعی در میان کنشگران علم وجود دارد؛ یعنی برای برخی از کنشگران حوزه علم، دغدغه و مساله است. بر این اساس پژوهش، بدون اعتنا به قواعد و هنجارهای علمی از یک سو و اجتماع علمی از سوی دیگر، پژوهشی در خلا است و اعتبار بیرونی این دست پژوهشها دچار مساله است. پژوهش برای ارتقای رتبه دانشگاهی و دلنوشتههای شبانه و نوشتارهای تبلیغاتی با پژوهش برای کاوش حقیقت و عرضه نظام یافته، روشمند و قاعدهمند نتایج به اجتماع علمی متفاوت است.
میرزایی، بخشی از ناراستیهای موجود در فضای علم را ناشی از عدم استقلال نسبی نهادهای علمی در ایران دانست و گفت: ریشه عدم استقلال نهادهای علمی در ایران، در ساختار اقتصاد سیاسی علم در ایران است و معتقدم نهاد علم به لحاظ اقتصادی و مالی برای پیشبرد اهداف و برنامههایش به نهاد سیاست یعنی دولت وابسته است. در چنین شرایطی به تعبیر رشر، «کسی که پول میدهد تا نی زده شود، میتواند بگوید چه آهنگی نیز نواخته شود یا چگونه نواخته شود». بخشی از هنجارشکنیهای رخ داده در پژوهش نیز به دلیل همین همنوایی رخ داده است. برخی از سیاستهای وزارت علوم، تحقیقات و فناوری خواسته یا ناخواسته زمینهساز و تسهیل کنندهی این امر بوده است.
این پژوهشگر ادامه داد؛ در چنین وضعیتی علاوه بر وظیفهی تولید دانش اخلاقمدار و معتبر، برملاسازی دانش اجتماعی تحریف شده نیز یکی دیگر از مسوولیتهای اخلاقی پژوهشگران در صیانت از حقیقتجویی و نقش روشنگرانهی علوم اجتماعی خواهد بود. سی. رایت میلز در کتاب" بینش جامعه شناسی" این پرسشها را مطرح میکند: آیا پژوهشگران میتوانند شخصا نظارت بر پژوهش را بر عهده بگیرند، آیا به عنوان دانشمندان علوم اجتماعی خود را از نظر اخلاقی مستقل میدانند، یا خود را از نظر اخلاقی تابع دیگران میدانند، آیا نسبت به مسایل اخلاقی بیتفاوت هستند؟ میلز، معتقد است که پژوهشگران علوم اجتماعی باید بتواند به این پرسشها پاسخ بدهند و باید در برخورد با این پرسشها جدی باشند.
سیدآیت میرزایی در انتها، با الهام از میردال، بر حقیقتجویی به عنوان غایت علم اجتماعی تاکید کرد و افزود؛ بیتفاوتی نسبت به هنجارشکنیهای اخلاقی رایج در فضای علوم اجتماعی، میتواند عرصه را برای فرصتطلبان و شبهه عالمان اجتماعی باز کرده و در نتیجه زمینهی تولید علم اجتماعی نامعتبر و مخدوش و سفارشی را مهیا سازد. او گفت: من با خسروخاور و قانعیراد همدل هستم که روح اجتماع علمی را همین هنجارهای اخلاقی و فضای اخلاقی آن تشکیل میدهد. و به گفته میردال "علوم اجتماعی این وظیفه را دارد که به طور عام از راه بالا بردن معرفت حقیقی و تطهیر اعتقادات فرصتطلب، مصلحتطلب و نادرست، پایههای یک تعلیم و تربیت موثر را بنا نهد. یعنی اعتقادات مردم را عقلاییتر کند." دستیابی به این مهم بدون تلاش برای ایجاد یک فضای اخلاقی تولید دانش اجتماعی امکانپذیر نیست و این امر نیز مستلزم نگاه حرفهای، نقادانه و روشنگرانه به علوم اجتماعی در ایران است.
نظر شما :