سیدجواد میری مطرح کرد: پاسخ علامه جعفری به پرسش از دلایل نبود وسعت مشرب‌ فکری در جامعه امروز

۰۲ آذر ۱۳۹۲ | ۱۷:۵۳ کد : ۶۹۰۸ اخبار اساتید پژوهشگاه
تعداد بازدید:۳۱۸۵
 سیدجواد میری مطرح کرد: پاسخ علامه جعفری به پرسش از دلایل نبود وسعت مشرب‌ فکری در جامعه امروز

گروه اندیشه: پژوهشگر آثار علامه جعفری(ره)، اظهار کرد: من از منظر خویش به علامه(ره) نگریسته‌ام و تلاشم بر این است که ببینم پاسخ علامه به این پرسش از دلیل تنگ‌نظری‌ها، فقدان وسعت مشرب‌ها و نبود سعه‌صدرها در جامعه امروز ایران چیست.

به گزارش خبرگزاری بین‌المللی قرآن (ایکنا)، سیدجواد میری، پژوهشگر آثار علامه جعفری(ره)، در مراسم بزرگداشت پانزدهمین سالگرد درگذشت این عالم برجسته که عصر دیروز جمعه اول آذرماه با عنوان «علامه جعفری و مدیریت جامعه» برگزار شد، اظهار کرد: در این نشست ما به مناسبتی گردهم آمده‌ایم و از این‌رو باید نسبت خود را با موضوع این مناسبت و بستر این رویداد، به گونه‌ای که شایسته و بایسته است، نشان دهیم. موضوع مورد بحث من در این‌جا «علامه جعفری ومدیریت جامعه» است.

وی افزود: من ستاره‌شناس نیستم، ولی همانگونه که کانت می‌گفت، دو چیز در این عالم مرا به شگفتی وا می‌دارد. یکی این آسمان پرستاره بالای سر ما و دیگری این وجدان و قلب درون سینه ما. ستاره‌شناسان می‌گویند قطر کهکشان راه شیری صدهزار سال نوری است. من حقیقتاً نمی‌فهمم صدهزار سال نوری یعنی چه، ولی این را شنیده‌ام که می‌گویند خدا در هیچ مکانی جای نمی‌گیرد، الا دل انسان دلباخته. عجب حدیثی است حکایت انسان در این کهکشان هستی. 

میری ادامه داد: خدا در این کهکشان راه شیری که قطرش صدهزار سال نوریست، جای نمی‌گیرد، ولی دردل انسان جای می‌گیرد. قطر قلب تو چه قدر است؟ این کهکشان که تنها یکی از کهکشان‌های عالم است وقطرش صدهزار سال نوریست خداوند در آن جای نمی‌گیرد، چرا که با تمامی وسعتش هنوز در چارچوب عالم ماده است و خدا لطیف‌تر از آن است که در چنین چارچوب تنگی جای گیرد.

وی افزود: حال سؤال اینجاست که وسعت دل تو چه قدر است. به عبارت دیگر سعه صدر ما چه اندازه است. آیا وسعت مشربی در بین ما باقی مانده است؟ در اینجا گرد هم آمده‌ایم تا سال‌روز عروج مردی را پاس بداریم که دغدغه دل داشت و دلباخته این بود که سعه صدرآدمیان را کمی وسعت بخشد. البته هر کسی از منظری بر اندیشه یا فلسفه یا فیلسوفی یا افکار حکیمی می‌نگرد.

پاسخ علامه جعفری به تنگ نظری‌ها و فقدان وسعت مشرب‌ها جامعه امروز ایران

پژوهشگر آثار علامه جعفری(ره)، خاطرنشان کرد: من هم، چنین کرده‌ام. من از منظر خویش به علامه(ره) نگریسته‌ام و تلاشم بر این است که ببینم پاسخ علامه به این دوپرسش چیست. می‌خواهم بدانم که علامه نسبت به تنگ نظری‌ها، فقدان وسعت مشرب‌ها و نبود سعه صدرها در جامعه امروز ایران چه دارد بگوید.

وی افزود: برای تحلیل نگاه علامه راه‌های مختلفی وجود دارد.  برخی از آن‌ها را من در کتب خود که در مورد علامه جعفری هست، به تفضیل بیان نموده‌ام. در این‌جا بر آن نیستم که آن‌ها را تکرار کنم. در این فرصت می‌خواهم با روشی دیگر پاسخ سوال خود را از منظر علامه بیابم. می‌گویند اگر می‌خواهی فردی را بشناسی، بنگر که دوستان و همنشینانش چه کسانی هستند. این فرض درستی است و سال‌ها پیش که در عنفوان جوانی در قطب شمال در نزدیکی‌های شهر Ostersjön در سوئد زندگی می‌کردم، به کتابی از راسل برخوردم. در آن‌جا می‌خواندم که او می‌گفت اگر زمانی دیدید در اطراف شما انسان‌های بزرگ کمیاب شده‌اند، دلگیر نشوید بروید و به آثار بزرگان رجوع کنید و در افکار آن‌ها مداقه کنید، چرا که این مطالعه شما را با آنها هم افق می‌گرداند و تو گویی با آن بزرگان در یک مجلس به گفت‌وگو نشسته‌اید و تو گویی مرزهای زمان و مکان درنوردیده شده است.

میری ادامه داد: حال اگر این دو فرض درست باشد سوالی دارم و آن این است که شخصیت‌هایی که علامه بیشتر اوقات خود را با آن‌ها گذرانده است؛ چه کسانی هستند. حضرت علی(ع) در سویی و مولوی در سویی دیگر و در بین این دو دفتر حکیمان، ادیبان و فیلسوفان شرق و غرب. مطمئنم در ذهن هر کدام از شما علی(ع) و ملای روم جایگاهی دارند و هرکدام از شما به نوعی با آنها رابطه برقرار نموده‌اید.

وی افزود: در ذهن و دل من، علی(ع) در اوج قدرت دارای فروتنی است، علی(ع) در اوج تنهایی مظهر شجاعت است، علی(ع) در افتادگی، عین توکل است. علی اهل گفت‌و‌گوست، علی اهل شنودن دردهای دیگران است، علی(ع) ملجأ بی‌پناهان است، علی(ع) اهل گذشت است. ملای روم نیز سمبل وسعت مشرب است.

پژوهشگر آثار علامه جعفری ادامه داد: علامه جعفری(ره) با پرداختن به این شخصیت‌ها و اندیشه‌های آنان تلاش در زنده کردن راه و روش آنان در جامعه امروزین ایران داشت. چندی پیش در جستجوی مطلبی بودم به اینترنت رجوع کردم. در گوگل این جمله را تایپ کردم: «تساهل و تسامح در شعر مولوی» می‌دانید با چه چیزی مواجه شدم؟ این پیام بر صفحه اینترنت ظاهر شد: «دسترسی به تارنمای فراخوانده شده امکان پذیر نمی‌باشد».

میری خاطرنشان کرد: به عنوان یک جامعه‌شناس به این اندیشیدم که متولیان امروز ایران که باید مدیران مدبر ذهن‌های خلاق جامعه ایران باشند، برایشان متأسفانه تساهل و تسامح نشانه به خطر انداختن امنیت جامعه است. اگر امروز علامه در میان ما بود، نسبت به چنین مدیریتی یا نسبت به چنین نگاه مدیریتی چه می‌گفت؟

منتقدین علامه جعفری، حتی یک کتاب از کتب ایشان را تا پایان مطالعه نکرده‌اند

وی اظهار کرد: شاید بگویید همان‌گونه که بسیاری از اساتید امروز ما در دانشگاه‌ها و حوزه‌ها می‌گویند، علامه که در حوزه مدیریت سخنی نگفته است. او شارح مثنوی بوده است و در این حوزه هم بسیار ناشیانه قلم زده است. این نقد رایج در حوزه و دانشگاه ما نسبت به علامه(ع) است. اغراق نیست اگر بگویم که صد در صد این منتقدین، حتی یک کتاب از کتب علامه را حتی تا پایان مطالعه نکرده‌اند.

وی افزود: البته این درد، درد رایج کشورهای غیر غربی است که اندیشمندان و فرهیختگان آن‌ها فقط آثار غربی را که مد شده‌اند را می‌خوانند. البته نه در زبان اصلی، بلکه از طریق مترجمین. دوست اندیشمند من سید فریدالعطاس که استاد دانشگاه ملی سنگاپور است، نام این پدیده را «Academic Imperialism» گذاشته است که خود مبحثی شیرین درباره تاریخ از خود بیگانگی اساتید غیرغربی از واقعیات جوامع خود است که مرحوم دکتر شریعتی در مورد آن، سال‌ها پیش سخنان نغز و عمیقی گفته بود. آری ای برادر! علامه درباره مدیریت و آن هم از نوع آگاهانه و از روی آزادی سخنان بسیاری گفته است.

وی عنوان کرد: علامه، در کتاب عرفان اسلامی در صفحه 872 چنین می‌گوید: ضروری‌ترین تکلیفی که بر عهده مقام یا مقامات رهبری در جامعه اسلامی در ایجاد انگیزش برای مدیریت‌ها مقرر است، این است که برای تأمین سعادت مردم جامعه، آنان را از هداف اصلی حیات به طور کلی و انگیزش اصلی و انگیزش‌های ثانوی و فرعی آن، آگاه ساخته و آن‌ها را برای مردم چنان تعلیم دهند و قابل پذیرش بسازند که مردم فعالیت‌های خود را در جامعه در هر موقعیتی آگاهانه و از روی آزادی انتخاب نمایند. به عبارت دیگر، اگر مدیریت جامعه به غیر از آگاهی و به دور از آزادی بخواهد ساماندهی شود، در نگاه علامه، غیراسلامی است. در چهارچوب تفکر علامه، غیراسلامی یعنی روشی که انسان را مبتلا به بیماریِ جانسوز زندگی ماشینی مبتلا می‌نماید.

میری ادامه داد: حال سخن اینجاست که مدیریت جامعه ما چگونه به این حضیض واپس گرایی گرفتار گردید. جواب این سؤال راعلامه به زیبایی بیان نموده است. در نگاه علامه هر انسانی دارای شخصیت است و والاترین گوهر انسان شخصیت اوست. مدیریت جامعه انسانی باید نسبت به این مؤلفه گران‌بها در جامعه توجه ژرفی مبذول دارد، چرا که از دیدگاه اسلام، هر مدیریتی که با غیر رابطه مذکور، اعضای خود را اداره و توجیه نماید، ارزش و انگیزگیِ اهداف آن مدیریت، منحصر به همان نمودهایی است که در طبیعت انسانی بی‌هدف و در شئون زندگی او منعکس می‌شود.

نظام ارزشی به شدت از معنویات به سمت منویات کج شده

 پژوهشگر آثار علامه جعفری(ره) اظهار کرد: مدیریت معنوی زمانی امکان‌پذیر است که قلوب مردم با معنویات عجین و همراه گشته است. ولی با نظر به وضعیت موجود در ساحات مختلف اقتصاد، آموزش و پرورش، سیاست، حوزه، دانشگاه و سینما و دیگر ساحت‌های جامعه می‌توان دریافت که آرام آرام نظام ارزشی ما به شدت از معنویات به سمت منویات کج گردیده است. در نگاه علامه جعفری(ره) این اتفاق چگونه می تواند رخ دهد.

وی خاطرنشان کرد: در نگاه علامه این کژی و ناراستی زمانی در جامعه رخ می دهد که مدیران اجتماعی هرکجا در مدیریت انسان‌ها، وظیفه بعد معنوی آنان را مراعات نکنند و اشخاص را به چیز‌ها مبدل کنند. وقیح‌تر از این توهین و تحقیر، این است که همین حرکت قهقرایی یعنی نابودی و شخصیت انسان را مدنیت و تمدن نوین جلوه دهند.

میری ادامه داد: به عبارت دیگر مدیریت معقول بر اساس اصولی است که اصلی ترین پایه آن رحمت و محبت است و این محبت و رحمت شایسته‌تر است که در کردار مدیران جامعه تجلی پیدا کنند و همانگونه که سالار شهیدان حسین‌(ع) به زیبایی گفته است: «الانسان عبید الاحسان؛ انسان کشته و مرده احسان و نیکی است». انسان هرکجا آن‌را بیابد بی‌اختیار به سوی آن می‌شتابد. به عبارت دیگر حکام بیهوده فریاد نزنند بر سر مردم که چرا ما را درک نمی کنید؟ چرا موقعیت را نمی‌فهمید و از این قبیل سخنان! این طور نیست.

وی افزود: گویند در نبرد کرنال که نادر شاه افشار، این سردار شهید ایران، که در 222 کیلومتری دهلی به جنگ محمد شاه گورکانی رفته بود، هنگامی‌که رشادت سربازان غیور ایران را می‌دید، در پایان نبرد به سوی آن‌ها رفت و از آنان پرسید: پس شما در هنگام اشغال ایران توسط روس و عثمانی کجا بودید؟ شما که چنین رشید می جنگید. سربازی مجروح روی نمود به سوی نادر و گفت: ای نادر! ما بودیم، نادری نبود که گرد او جمع آییم و از دین و آئین دفاع کنیم.

فایل های ضمیمه

کلیدواژه‌ها: پژوهشگاه ihcs research center پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی


نظر شما :