دکتر علمالهدی: فلسفه مهلتگیری امام حسین(ع) در شب عاشورا چه بود
معاون پژوهشی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی گفت: بسیاری صاحبنظران معتقدند که امام حسین(ع) شب عاشورا را بدین سبب از سپاه دشمن مهلتی برای نماز و عبادت گرفت تا افراد هر دو جناح فرصت تأمل و فکر بیشتری برای انتخاب داشته باشند.
به گزارش خبرنگار آیین و اندیشه خبرگزاری فارس، حجتالاسلام سید سجاد علم الهدی، معاون پژوهشی تحصیلات تکمیلی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی گفت: حادثه کربلا از یک جهت میتواند مورد بررسی تاریخی قرار بگیرد نیروهای مختلف، عوامل شکلگیری این حادثه است اما نگاه دیگر به عنوان یک مکتب و آموزگار همیشگی برای مسلمانان و انسانها است اگر این حادثه صرفا یک واقعه تاریخی بود که در یک مقطعی رخ داده ما یک بار آن را مطالعه و تحلیل میکردیم و تمام میشد اما اینکه حادثه کربلا را هر سال چند بار مرور میکنیم، بحث مکتب بودن عاشورا و درسآموزی آن است.
علم الهدی با اشاره به اینکه خیلی مباحث را میتوان از عاشورا درس گرفت، افزود: شاید یکی از بهترین مقاطع تاریخی برای شناسایی شخصیت انسانها همین حادثه کربلا باشد. رفتارشناسی شیعیان، خواص اصحاب اباعبدالله، انسانهای دودل و ترسو و دنیاطلب، قدرت طلب و ظالمین در این حادثه میتواند مورد مطالعه قرار بگیرد.
وی درباره مفهوم «توفیق» توضیح داد: این اصطلاح در واقع به گونهای باید تفسیر و ترجمه شود که با ادبیات دینی ما سازگاری داشته باشد برخی توفیق را در یک معنایی ترجمه میکنند که حالتی از جبر از آن استفاده میشود یعنی انگار ما هیچ ارادهای نداریم و اگر اتفاقی بیافتد ، عملی انجام میشود در غیر این صورت انجام نمیشود بنابراین اراده و رفتار من هیچکاره است فردی میگودی: اگر خدا توفیق داد، فلان کار را انجام میدهم».
علم الهدی درباره رفتار حر بن ریاحی گفت: ممکن است ما به ذهنمان برسد که یک شبه و ناگهان ورق زندگی او برگشت، ناگهان از جهنم به بهشت آمد. البته فقط هم حر نبود که چنین سرنوشت خوبی پیدا کرد، افراد دیگری هم آنجا بودند چنین شرایطی داشتند. شب آخر که شب عاشورا باشد خیلی از صاحبان نظر معتقد هستند که امام حسین این شب را فرصت گرفت برای تصمیم، جنگ همان عصر تاسوعا انجام میشد اما چه بسا خیلی آدمهایی که در این دو سپاه قرار بود تغییر جا بدهند دیگر به تصمیم نمیرسیدند آخرین مذاکره که روز تاسوعا انجام شد قرار شد جنگ شود پس دیگر چرا امام صبر کرد؟
وی در ادامه اظهار داشت: اینکه امام زمان جنگ را عقب انداختند و فرمودند که امشبی را به ما برای نماز و عبادت فرصت دادند فلسفهاش این بود که به نوعی افراد فرصت برای تصمیم گیری و فکر پیدا کنند در هر دو سپاه افراد فکر کردند، شاید میتوان گفت میبایست مهمترین تصمیم زندگیشان را میگرفتند البته اکثر افراد سپاه عبیدالله اهل فکر نبودند خیلی آدمها اینطور هستند اصلا در زندگیشان فکر نمیکنند منظور از فکر چاره جویی برای رفع گرفتاریهای زندگی نیست اینها را تدبیر میگویند اما فکر عملیات ذهنی و عقلی است که به نوعی مسیر زندگی انسان را دچار تغییر میکند.
این پژوهشگر با بیان اینکه شب عاشورا امام حسین فرصتی به مردم داد که تفکر کنند، اظهار داشت: جالب است بدانید که کشتهها فقط در سپاه امام حسین(ع) نبودند، نقلها چنین است که تعداد کشته های دشمن چند برابر ۷۲ تن کربلا است یعنی چه بسا مرگ در هر دو حالت بوده بلکه آن فکر کیفیت مرگ را میتونست عوض کند.
وی در ادامه یادآور شد: بنابراین این مسیر زندگی انسان او را عاقبت به خیر میکند ما اگر در مسیر زندگی دچار آه مظلوم شویم یا حقی را پایمال کنیم در واقع مسیر عاقبت به شری برای خود انتخاب کردیم و خود به خود به سمت اشتباه میرویم. حر بن یزید ریاحی این درست فکر کردنش محصول یک عمر زندگی او است. ما گاهی این را فقط به آن ادب موقع ملاقاتش با امام حسین(ع) تفسیر میکنیم پس این ادب محصول چیست؟ خیلیها در کربلا این صحنه را دیدند اما چنین ادبی را ندیدند بنابراین ادب او محصول زندگی اوست.
به گزارش خبرنگار آیین و اندیشه خبرگزاری فارس، حجتالاسلام سید سجاد علم الهدی، معاون پژوهشی تحصیلات تکمیلی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی گفت: حادثه کربلا از یک جهت میتواند مورد بررسی تاریخی قرار بگیرد نیروهای مختلف، عوامل شکلگیری این حادثه است اما نگاه دیگر به عنوان یک مکتب و آموزگار همیشگی برای مسلمانان و انسانها است اگر این حادثه صرفا یک واقعه تاریخی بود که در یک مقطعی رخ داده ما یک بار آن را مطالعه و تحلیل میکردیم و تمام میشد اما اینکه حادثه کربلا را هر سال چند بار مرور میکنیم، بحث مکتب بودن عاشورا و درسآموزی آن است.
علم الهدی با اشاره به اینکه خیلی مباحث را میتوان از عاشورا درس گرفت، افزود: شاید یکی از بهترین مقاطع تاریخی برای شناسایی شخصیت انسانها همین حادثه کربلا باشد. رفتارشناسی شیعیان، خواص اصحاب اباعبدالله، انسانهای دودل و ترسو و دنیاطلب، قدرت طلب و ظالمین در این حادثه میتواند مورد مطالعه قرار بگیرد.
وی درباره مفهوم «توفیق» توضیح داد: این اصطلاح در واقع به گونهای باید تفسیر و ترجمه شود که با ادبیات دینی ما سازگاری داشته باشد برخی توفیق را در یک معنایی ترجمه میکنند که حالتی از جبر از آن استفاده میشود یعنی انگار ما هیچ ارادهای نداریم و اگر اتفاقی بیافتد ، عملی انجام میشود در غیر این صورت انجام نمیشود بنابراین اراده و رفتار من هیچکاره است فردی میگودی: اگر خدا توفیق داد، فلان کار را انجام میدهم».
علم الهدی درباره رفتار حر بن ریاحی گفت: ممکن است ما به ذهنمان برسد که یک شبه و ناگهان ورق زندگی او برگشت، ناگهان از جهنم به بهشت آمد. البته فقط هم حر نبود که چنین سرنوشت خوبی پیدا کرد، افراد دیگری هم آنجا بودند چنین شرایطی داشتند. شب آخر که شب عاشورا باشد خیلی از صاحبان نظر معتقد هستند که امام حسین این شب را فرصت گرفت برای تصمیم، جنگ همان عصر تاسوعا انجام میشد اما چه بسا خیلی آدمهایی که در این دو سپاه قرار بود تغییر جا بدهند دیگر به تصمیم نمیرسیدند آخرین مذاکره که روز تاسوعا انجام شد قرار شد جنگ شود پس دیگر چرا امام صبر کرد؟
وی در ادامه اظهار داشت: اینکه امام زمان جنگ را عقب انداختند و فرمودند که امشبی را به ما برای نماز و عبادت فرصت دادند فلسفهاش این بود که به نوعی افراد فرصت برای تصمیم گیری و فکر پیدا کنند در هر دو سپاه افراد فکر کردند، شاید میتوان گفت میبایست مهمترین تصمیم زندگیشان را میگرفتند البته اکثر افراد سپاه عبیدالله اهل فکر نبودند خیلی آدمها اینطور هستند اصلا در زندگیشان فکر نمیکنند منظور از فکر چاره جویی برای رفع گرفتاریهای زندگی نیست اینها را تدبیر میگویند اما فکر عملیات ذهنی و عقلی است که به نوعی مسیر زندگی انسان را دچار تغییر میکند.
این پژوهشگر با بیان اینکه شب عاشورا امام حسین فرصتی به مردم داد که تفکر کنند، اظهار داشت: جالب است بدانید که کشتهها فقط در سپاه امام حسین(ع) نبودند، نقلها چنین است که تعداد کشته های دشمن چند برابر ۷۲ تن کربلا است یعنی چه بسا مرگ در هر دو حالت بوده بلکه آن فکر کیفیت مرگ را میتونست عوض کند.
وی در ادامه یادآور شد: بنابراین این مسیر زندگی انسان او را عاقبت به خیر میکند ما اگر در مسیر زندگی دچار آه مظلوم شویم یا حقی را پایمال کنیم در واقع مسیر عاقبت به شری برای خود انتخاب کردیم و خود به خود به سمت اشتباه میرویم. حر بن یزید ریاحی این درست فکر کردنش محصول یک عمر زندگی او است. ما گاهی این را فقط به آن ادب موقع ملاقاتش با امام حسین(ع) تفسیر میکنیم پس این ادب محصول چیست؟ خیلیها در کربلا این صحنه را دیدند اما چنین ادبی را ندیدند بنابراین ادب او محصول زندگی اوست.
نظر شما :