گفتگوی دکتر میری با شبستان:وهابیت دنبال بازتفسیر اسلامیت در جهان معاصر است نه فقط طراحی و اجرای توطئه!

۳۱ مرداد ۱۳۹۵ | ۱۸:۲۰ کد : ۱۳۸۸۸ اخبار اساتید پژوهشگاه
تعداد بازدید:۲۴۳۴
گفتگوی دکتر میری با شبستان:وهابیت دنبال بازتفسیر اسلامیت در جهان معاصر است نه فقط طراحی و اجرای توطئه!

به گزارش خبرنگار اندیشه خبرگزاری شبستان «تاملی جامعه شناسانه بر وهابیت؛ نگاهی به آینده روابط ایران و عربستان» عنوان تازه ترین اثر سیدجواد میری، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی است که از سوی انتشارات نقد فرهنگ در دست چاپ است؛ گفت و گوی ما را در خصوص موضوع و محتوای کتاب با نویسنده این تالیف و مدیر روابط بین الملل و همکاری های علمی، استاد مدعو دانشگاه و ادیان و مذاهب قم، سردبیر مجله چشم انداز اسلامی در لندن، کارشناس فلسفه علم و مطالعات ادیان از دانشگاه گوتنبرگ سوئد، پژوهشگر مهمان در مرکز مطالعات انتقادی ادیان در آمریکا در ذیل می خوانید:

 

جناب میری!  کتاب «تاملی جامعه شناسانه بر وهابیت؛ نگاهی به آینده روابط ایران و عربستان» به واکاوی چه موضوعی می پردازد و قرار است چه مباحثی از وهابیت در خلال انتشار آن، تبیین و آشکار شود؟

این کتاب درباره وهابیت و سلفی گری در جهان اسلام و جهان به صورت عام است اما موضوع آن تئولوژیکال یا الهی و فقهی نیست و از این منظر به آن نگریسته نشده است به دلیل آن که بیشترین مطالعاتی که در حوزه وهابیت در ایران شده یا بیشتر رویکردها و گرایشات در این عرصه، معمولا در دو ژانر یا سبکِ مشخص دسته بندی شده است.

 

این دو ژانر کدام است؟

نخست نگاهی است که غالبا از منظر دینی و فقهی به مساله وهابیت تعریف شده که مثلا وهابیت یک فرقه جعلی و ضاله است یا انگلیسی ها و استعمار آن را تاسیس کرده یا ریشه در صهیونیزم جهانی دارد و ... یا اگر نگاهی به کتب فقهی بیندازیم می توانیم بنیادهای فقهی و مذهبی وهابیت را رد کنیم که البته این مساله خود منجر به ایجاد سنت ردیه نویسی از قرن نوزدهم تا امروز شد که در مراکز دینی و حوزه های علمیه رایج بوده و هست و اساسا بنیاد این تفکر هم مبتنی بر یک تبارشناسی است. مثلا می گویند نطفه وهابیت این بوده که اتصال به استعمار داشته اما این که امروز این پدیده (وهابیت) در تمام جهان و جریان های فکری شریک است و تاثیر بسزایی در ذهن و زبان مسلمانان و حتی غیرمسلمان ها دارد، هیچ تشریح یا پاسخ مستدلی بر آن اقامه نشده است.  

اما نگاه دیگر هم آن است که معمولا افرادی که در حوزه علوم سیاسی و روابط بین الملل کار می کنند، از منظری دیگر به این موضوع می نگرند که این نگاه با تمام نقاط قوتی که دارد، اشکالات عمده و اساسی نیز بر آن وارد است این که اساسا چیزی در مورد وضعیت موجود جامعه ای همچون عربستان که در ذیل عنوان وهابیت اداره می شود و توانسته به مدت هفت دهه در صحنه جهانی و منطقه، پویا باشد و بتواند در این تلاطمات منطقه خاورمیانه و گذر از جهان دوقطبی به جهان چندقطبی، موفق عمل کند، هیچ اطلاعات و آگاهی درباره این جامعه به ما نمی دهد و گویی این نگاه عربستان سعودی را به یک واحد سیاسی تقلیل می دهد و آن واحد هم فقط آل سعود است و آل سعود تنها چند شاهزاده است اما این که مثلا زنان این جامعه چگونه زندگی می کنند یا تنوع فکری در این کشور به چه صورت است، آیا اساسا باید به این کشور نگاه دولت ملت داشت و مثلا مانند کشور قطر است یا نه به واسطه ایدئولوژی های خود، الگوی جهان وطنی اسلامی ارائه می دهد، خلاصه این که این مطالب را چگونه باید فهم کرد. اما این نگاه دوم به این مساله توجه نمی کند به دلیل آن که مطالعات آن میدانی نیست ضمن آنکه رویکردهای وهابیت در مناطق مختلف نفوذ دارد.

 

علت بروز این مساله چیست؟

در خصوص علت این موضوع باید گفت برخی افراد ساده سازی می کنند و می گویند به دلیل دلارهای نفتی است که عربستان سعودی توانسته چنین فضایی ایجاد کند، اما واقع امر این نیست. در حقیقت در کتاب «تاملی جامعه شناسانه بر وهابیت؛ نگاهی به آینده روابط ایران و عربستان» این دو نگاه یادشده، تا حدودی نقد و چشم انداز دیگری مطرح شده یعنی چشم اندازی از جامعه شناختی عربستان و وهابیت را به عنوان پدیده چندضلعی در نظر گرفتم و در قالب تخیل جامعه شناختی مورد تامل و مداقه قرار دادم و فارغ از این که وهابیت را قبول داریم یا نه یا اساسا ظرفیت های آن را مثبت تلقی کنیم یا منفی، یا این که اساسا آیا وهابیت در جامعه اسلامی شوم بوده یا میمون و مبارک، یعنی بدون هیچ گونه ارزشگذاری، و در واقع با یک نگاه استراتژیک، به این موضوع پرداخته ام.

 

در این اثر تلاش شده برای رو به رو شدن با این پدیده چندضلعی که اساسا اسلام و نوع نگاه دیگران به این دین را تحت تاثیر قرار داده، و این که چگونه باید فهم شود و در آینده چه استراتژی هایی باید انتخاب کرد، از منظر جامعه شناختی و استراتژیک به آن پرداخته شود که دورنمای تحولات وهابیت مشخصا در رابطه با ایران و عربستان ترسیم شود.

 

معتقدم پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و از بین رفتن فضای دوقطبی، فضای مناسبی در جهان و جهان اسلام برای جایگاه نگاه اسلام گرایانه فراهم شد و اتفاقا مدل های متفاوتی در جهان اسلام معرفی شدند که یکی از آن ها مدل اسلام گرای ایرانی یا نظام جمهوری اسلامی بود که در کنار آن عربستان سعودی تلاش کرد مدل خود را به جهان اسلام معرفی کرده و مشخصا به جهان اهل تسنن تزریق کند و اتفاقا در این راستا تقابل بین ایران و عربستان همان گونه که در حوزه اقتصادی، سیاسی، مذهبی و ژئوپولوتیک مهم است، در حوزه ایدئولوژیک نیز تقابل تمام عیار وجود دارد. همچنین در آینده نزدیک شاهدیم این نزاع و تقابل به انحاء مختلف تشدید می شود.

 

چرا چنین چیزی حادث می شود؟

به دلیل آن که وهابیت تنها یک مذهب فقهی نیست بلکه تمامی همّ و تلاش خود را بر این گذاشته که روح دینی و اسلامیت اسلام را در جهان معاصر بازتفسیر کند و اساسا این که دین چیست، اسلام چیست، دیانت چیست، مرز میان کفر و اسلام را چگونه باید ترسیم کرد و... وهابیت چنین چشم اندازی را برای خود ترسیم کرده است. بنابراین، تقلیل دادن وهابیت به یک مذهب و دسیسه و توطئه نمی تواند ما را در اتخاذ تصمیمات موفق در قرن 21 یاری کند همان طور که ما باید برای اسراییل برنامه داشته باشیم، برای وهابیت نیز در حوزه های مختلف باید برنامه ریزی کرد و این امکانپذیر نخواهد بود مگر این که ما یک فهم همدلانه چندضلعی از این پدیده برای خود ترسیم کنیم.

فایل های ضمیمه

کلیدواژه‌ها: پژوهشگاه ihcs research center پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی


نظر شما :