گفتوگوی ایبنا با سرپرست پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
قبادی: تا علوم انسانی کاربردی نشود به سمت بومی شدن حرکت نمیکند/ برنامه توسعه راهبردی بر مبنای نظام ملی نوآوری
حسینعلی قبادی، سرپرست پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی میگوید: اگر بخواهیم علوم انسانی را در ایران بومی کنیم، قبل از هر چیز یا بیش از هر چیز باید کاربردی شود. اگر علوم انسانی را کاربردی کنیم مساله و آفات خودش را میشناسد و مسیرهای انحرافی را درخواهد یافت و به سمت مقصد درست حرکت میکند.
خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)- الهام عبادتی: حسینعلی قبادی، سرپرست پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی است و پیش از این قائممقام رئیس و معاون پژوهشی بوده است. وی از ابتدای سال جاری، پس از درگذشت مرحوم صادق آئینهوند، اداره این مجموعه را بر عهده گرفته است. مهمترین محور و مأموریت تعریف شده پژوهشگاه در دوره جدید مدیریت تدوین برنامه توسعه راهبردی و پیشبرد آن است. با وی درباره فعالیت این سازمان، بهویژه در حوزه تدوین و نشر کتاب گفتوگو کردیم که مشروح آن را در ادامه میخوانید.
آقای قبادی پژوهش در حوزه علوم انسانی اصلیترین وظیفه پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی است و ماحصل تحقیقات انجام شده در این سازمان، در قالب کتاب منتشر میشود، در سال جدید چه کارهایی در حوزه نشر انجام شده است؟
پدیده نشر، در دنیای جدید در حقیقت، ثمره و میوه همه تولیدات دانشی است و بدون نشر دانش ابتر و تقریباً میتوان گفت بیحاصل است. در سنتهای اسلامی و ایرانی چنین بود و در دنیای جدید هم به اهمیت این موضوع رسیدهاند. چند دهه پیش شعار دنیا این بود که اگر کسی علمی را منتشر نکند از چرخه تمدن حدف میشود «publish or go » بنابراین راه ماندگاری در تمدن و زیرساخت ایجاد تمدن این است که علم به عرصه مصرف برسد، اگرچه در دنیای امروز کتاب یکی از رسانههاست و تنهاترین رسانه نیست و از سوی دیگر انواع رسانههای دیجیتال به وجود آمدهاند، ضمن تأیید انواع امتیازات رسانههای دیجیتال، بهنظر میرسد هیچکدام جای کتاب را نگرفتهاند و نمیتوانند رسالت و وظیفه کتاب را انجام دهند.
دیدن اخبار کتاب در مانیتور هیچ وقت به اندازه مطالعه کتاب تاثیرگذار نیست. چون انسان با کتاب مأنوس میشود و الفت پیدا میکند. من گاهی روی برخی از کتابها 10 بار حاشیه میزنم و دانشجویان و خانواده بهمن میگویند گاهی کتاب را میخوری! اما در فضای مجازی این گونه نیست. رسانه کتاب به لحاظ ماندگاری، اثرگذاری و دانشافزایی به معنای دقیق آن، جایگاه ویژهای برای خود دارد.
پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی نیز در چهارچوب برنامه توسعه راهبردی خود به این موضوع نگاه میکند و برای نخستین بار است که در دولت تدبیر و امید این توفیق نصیب ما شده که صاحب برنامه توسعه راهبردی شویم و نشر در این برنامه جایگاه ویژهای دارد. با این یادآوری که پژوهشگاه طبق برنامه توسعه، نشر خود را در کتاب و چاپ کاغذی محصور نخواهد کرد. ما نیاز داریم که نشر پژوهشگاه مدرنتر و چندرسانهایتر شود و راحتتر به دست مخاطبان برسد و با آنها ارتباط برقرار کند. در این باره نیز هنوز در ابتدای راه هستیم و امیدواریم با اولویتهایی که در برنامه توسعه راهبردی دیده شده کتابهای فاخر و کتابهایی که بتواند مرجعیتاش را حفظ کند منتشر کنیم.
آثاری همچون «فرهنگ تاریخی زبان فارسی»، «روش تحقیق در علوم اجتماعی»، «کفایت الطب» و برخی آثار دیگر از پژوهشگاه با استقبال فراملی روبهرو شده است. «کفایت الطب» ضمن اینکه در ایران بهعنوان کتاب سال برگزیده شده، در کشور گرجستان به شدت مورد استقبال قرار گرفته و در دانشگاههای آنجا رونمایی شده و قرار است به زبان گرجی ترجمه شود. این کتاب بخشی از دانش و درحقیقت تاریخ و تمدن ایران فرهنگی را به مخاطبان منتقل میکند. بنابراین پژوهشگاه از این نظر میتواند آیینه تمدنی ایران فرهنگی بزرگ و میراثدار منطقه آسیای میانه، آسیای صغیر، نواحی جنوبی چین، افغانستان و... باشد. تاکنون پژوهشگاه نیز 150 اثر از این نوع میراثها را بازآفرینی، تصحیح و عرضه کرده است.
از سوی دیگر، امسال، پنجاهمین سالروز تاسیس پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی است. ما اینجا را نباید یک سازمان ساده و معمولی پژوهشی ببینیم، بلکه پژوهشگاه نماد تمدنی ایران معاصر در حوزه علم دانش و علوم انسانی است. سازمان یونسکو از قدیم به اینجا اعتماد کرده و مرکز اسناد فرهنگی آسیا را در آن تشکیل داده و ما نیز آن را با قوت نگه داشتیم و میخواهیم با همکاری یونسکو آن را گسترش دهیم و مجله بینالمللی منتشر کنیم.
پنجاهمین سالروز تاسیس پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی میتواند نقطه عطفی برای معرفی بیشتر ویژگیهای فرهنگی معرفتی ایرانیان به جهانیان باشد و به ویژه به همزیستی، صلح جهانی و جهان عاری از خشونت کمک کند. چون بخش عمده معارف ما که مربوط به ادبیات و زیباییشناسی است، منادی جهان عاری از خشونت و پرهیزکننده از جنگ و منادی صلح است.
ژانر حماسه در دنیا، مبنایش بر جدال است، اما در شاهنامه فردوسی جدال در حد تکنیک و پردازش فنی مطرح میشود و در نهایت تمام برونرفتها و نتیجهگیریهای فردوسی مبتنی بر مدارا و صلح، همزیستی عاقلانه و دوری از خشونت است. او فریاد بر میآورد که «چو بر دانشی شد گشاده جهان/ به آهن چه داریم گیتی نهان» که این حکمت باید مبنای تعاملات بینالمللی قرارگیرد. سیندخت مادر رستم از یک جنگ جلوگیری میکند و میوه این صلح، تولد رستم است. بنابراین، نماد ایران، میوه صلح و خردورزی و طراحی جامعه عاری از خشونت است. ازاینرو، همانگونه که بیان شد، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی از نظر بازشناسی و بازآفرینی و معرفی معارف ایران و اسلام به جهان میتواند نقش موثری داشته باشد.
ابزار شما برای معرفی این میراث به جهانیان چیست؟
این امر خطیر، در قالب شبکههای تعریف مسیرهای گوناگونی را باید طی کند، اما در نهایت تلفیق خواهند شد، ما اکنون در پژوهشکده ادبیات در این ارتباط چندین پروژه کلان داریم، و درعینحال در پژوهشکده زبانشناسی با طرح پایگاه دادههای زبان فارسی و طرح آزوفا (آموزش زبان و فرهنگ فارسی به غیر فارسیزبانان)، بُعد دیگر آن بهپیش میرود. در پژوهشکدههای علوم سیاسی، روابط بینالملل، فلسفه، حکمت معاصر و مطالعات قرآنی همگی بار وجوهی از این رویکرد کلان را، همگرا با یکدیگر، بهدوش میکشند.
خوشبختانه اکنون بزرگترین پروژه فرهنگ تاریخ زبان فارسی ایران در سالهای اخیر به ثمر نشسته و پیشرفت قابل توجهی داشته و در محیط مجازی و مکتوب در قالب محدود منتشر میشود و با همت پژوهشگاه با سرعت بیشتری ادامه مییابد. در برنامه توسعه پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی با توجه به نقشه جامع کشور و اسناد بالادستی نیز به طرحهای کاربردی هم توجه کردیم و به زودی شاهد به ثمر نشستن رویکرد کاربردی پژوهشگاه در زمینههای مختلف هستیم.
اکنون ما توافق اولیه و خوبی با استانداری سیستان و بلوچستان برای محرومیتزدایی از این مناطق و به فعلیت رساندن ظرفیتهای اقتصادی آن داشتیم. امروز در مناطقی مثل چابهار ظرفیت بینالمللی فوقالعادهای وجود دارد و پژوهشگاه میخواهد کمک کند تا این باور به وجود بیاید که از ظرفیتهای بینالمللی اقتصادی اقیانوس هند و دریای عمان بیشتر استفاده شود. در حوزههای دیگر هم همکاری با وزارتخانهها و سازمان برنامه و بودجه را در دست داریم. از سوی دیگر در حوزه علوم انسانی هم عمیقاً وارد شدیم و شاید عمیقترین و گستردهترین مبنای علمی نظری را برای تحول علوم انسانی در کشور داریم و پروژههای کلانی در این باره اجرا میشود. بخش عمدهای از برنامههای وزارت علوم در برنامه ششم توسعه در بخش علوم انسانی توسط پژوهشگاه و ذیل برنامه اعتلای علوم انسانی انجام میشود و به شورای تحول علوم انسانی کمک اساسی میکند.
شورای تدوین متون و کتب درسی که در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی مستقر است تاکنون چگونه فعالیت کرده است؟
شورای بررسی متون و کتب علوم انسانی از سال 75 آغاز به کار کرده و دستاوردهای خوبی داشته است. اما ما میخواهیم این ساختار و دستاوردها بازتعریف و ساماندهی شود، چون میخواهیم در برخی از فعالیتها به همافزایی بیشتری برسیم و آن را با فعالیتهای شورای تحول علوم انسانی معطوف کنیم. بیش از آن میخواهیم در فعالیتهای حوزه گفتمان تحول علوم انسانی اثرگذار باشیم، چون معتقدیم بخشی از فعالیتهای عمده در این منظومه را شورای بررسی متون تشکیل میدهد اما طرح اعتلای علوم انسانی میخواهد این را ژرفتر و عمیقتر ببیند و به تولیدات علمی موثرتری در این زمینه بینجامد. شورای بررسی متون عملاً نهادی فعال و پویا است و جنبه مردمنهادی دارد و بهصورت خودجوش در همگرایی و هماهنگی با بسیاری از دانشگاههای کشور فعالیت مشترک بسیار زنده، پویا و بالنده دارند. بهنظر میرسد اگر کار دیگر نهادها در قالب تدوین کتاب صامت و غیرسخنگو باشد اما شورای بررسی متون بهصورت جریانی زنده و حاضر در صحنه با اقشار مختلف دانشگاهی اعم از استاد و دانشجو مستقیم سخن میگوید و قادر شده است در بسیاری از دانشگاهها نشاط علمی و سرزندگی ایجاد کند. بهعنوان نمونه طی دو ماه اخیر نزدیک به 10 نشست علمی در دانشگاههای سراسر کشور سامان داده است.
پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی چه همافزاییهایی با نهادهایی چون پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی در زمینه بررسی متون درسی دارد؟
خوشبختانه این هماهنگیها در حد بالایی وجود دارد و ما آگاه هستیم آنها تاکنون چه کردهاند. این پژوهشگاه بیشتر در حوزه مطالعات میان رشتهای کار کرده و آنچه که به حوزه نظام درسی مربوط میشود، به شورای تحول علوم انسانی واگذار شده است. ما با این شورا نیز ارتباط سازمانی و تعامل گستردهای داریم. شورای تحول علوم انسانی عمدتاً در 15 رشته در حوزه منابع و برنامههای درسی متمرکز است، اما ما در پژوهشگاه عامتر و مبناییتر کار میکنیم و روی مبانی علوم انسانی، راهبردها و راهکارهایی که میتواند علوم انسانی را در جامعه بالاتر ببرد، کار میشود، ولی حوزه کاری شورای تحول علوم انسانی معطوف به برنامه درسی است. به هر حال هیچگونه تداخلی میان فعالیتهای ما با شورای تحول علوم انسانی نیست، هر چند میتوانیم مکمل آنها باشیم. علاوه بر این، با پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی نیز در تعامل و در مرزهای مشخصی مکمل آنها هستیم.
یکی از مشکلاتی که در این حوزه وجود دارد این است که علوم انسانی نتوانسته پیوند با صنعت داشته و درآمدزایی کند. پژوهشهای علوم انسانی در جامعه کاربردی نشده و از آن درآمدزایی نمیشود و صرفاً در پژوهشگاهها ابتر باقی میماند. در دوره جدید کاری برای حل این مشکل چه تدابیری اندیشیده شده است؟
یکی از خلاءهای ما در حوزه علوم انسانی که کمتر به آن توجه شده همین موضوع است. این یکی از مشکلات فرا روی علوم انسانی است و من به عنوان کسی که 26 سال در مدیریت پژوهشهای علوم انسانی حضور داشتهام، باید بگویم که در ابتدا باید صورت مساله را دقیق بازخوانی کنیم. مخاطب ما در علوم انسانی، جامعه، نهادهای اجتماعی و مردم هستند، حتی خود دانشگاه، صنعت و سیاستگذاران نیز مخاطب علوم انسانیاند؛ چون مسائل و مشکلات خود «رابطه دانشگاه و صنعت» بهوسیله علوم تجربی قابل حل نیست و در این باره علوم انسانی صاحبنظر است.
در جوامع پیشرفته طور دیگری برخورد میکنند؛ چون به طور مثال مسائل مربوط به نهاد خانواده، فرهنگ ترافیک، روانشناسی رفتار، ترویجسازی علم، رفاه و توسعه اقتصادی از مسایل ویژه علوم انسانی است و یکی از دلایل عدم توفیق علوم انسانی در ایران این است که ما این موضوع را جامع ندیدیم. ابعاد و قلمرو کارکرد علوم انسانی بسیار وسیع است، حتی صدق این مساله در بازار فروش خودرو و... دیده میشود. فروش خودروی ایرانی نیاز به فرهنگسازی دارد تا مردم برای کالای ایرانی ارزش قائل باشند، حتی تولیدگر هم باید با گزارههای علوم انسانی رشد و اصلاح یابد، چون تولید بهتر موجب میشود هویت، معارف و تمدن او حفظ شود.
اما آنچنان که باید و شاید به علوم انسانی توجه نکردیم و از زمان ورود این علم بیدقتی شده است. باید این رشتهها با مهارتآفرینی عجین شوند، سرفصلهای این رشتهها باید دقیقتر الزامات را بشناسند. اگر بخواهیم علوم انسانی را در ایران بومی کنیم، قبل از هر چیز یا بیش از هر چیز باید کاربردی شود. اگر علوم انسانی را کاربردی کنیم مساله و آفات خودش را میشناسد و مسیرهای انحرافی را درخواهد یافت و به سمت مقصد درست حرکت میکند. مثل رودخانهای که اگر سنگ و چوبی بر سر راه آن پیدا شود، آن را دور میزند و به مقصد میرسد، علم هم همین است.
شما در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی با دولت نیز برای کاربردی کردن محصولات پژوهشی پژوهشگاه تعامل دارید؟
برنامه توسعه راهبردی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی دقیقاً در همین مسیر قرار دارد و بر پایه نظام ملی نوآوری بنا شده است. ما از سازمان مدیریت و برنامهریزی بودجه شروع کردیم و با برخی از استانداریها که از مصرفکنندگان ما هستند، تعامل داریم. برخی دیگر از وزارتخانهها هم کار میکنند و امیدوارم این اقدامات گسترش یابد. هر چند پژوهشگاه در این زمینه در ابتدای راه است، چون قبلاً به هر دلیلی رویکرد پژوهشگاه این نبوده و در دوره جدید به این نتیجه رسیده که علوم انسانی اگر میخواهد در ایران شکوفا باشد، باید کاربردی شود.
این موضوع به لحاظ نظری هم قابل دفاع است چون نظریهها زمانی اتقان مییابند که به عرصه ظهور برسند و از جامعه پاسخ بگیرند. در چرخه نظام ملی نوآوری زمانی چرخه معنی مییابد که ما بازخوردهای یک نظریه را در جامعه بیازماییم، اگر جواب داد تایید و اگر جواب نداد آن را اصلاح کنیم. علوم انسانی باید در عرصه عمل آزمون شود و نباید آن را مطلق انگاشت، بلکه باید دید که در عرصه عمل چه پاسخی به ما میدهد. در نظر داشته باشید که در علوم انسانی مخاطب اصلی یعنی مردم؛ یک اصل مهم است و میزان آمادگی مردم باید سنجیده شود. از سوی دیگر همه مردم از یک نوع توانمندی برخوردار نیستند و ما باید آنها را توانمندسازی کنیم. تا وقتی توانمندسازی نکردیم، نمیتوانیم پاسخ یکسان بگیریم.
پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی نیز برای توجه به رویکرد کاربردی خودش با توجه به تجربیاتی که دارد با همکاری 49 استاد این پژوهشگاه و 10 صاحبنظر مجرب کشور و با مطالعه دهها سازمانهای بینالمللی و داخلی برنامه توسعه راهبردی را نوشته است. هر چند این برنامه هم قابل تغییر است و میتواند انعطافپذیر و واقعگرا باشد. بنابراین در برنامه توسعه راهبردی ما رویکرد کاربردی را اصل دانستیم و برنامه نیز بر مبنای نظام ملی نوآوری است و باید کاربردی شود. ما امیدوارم با تعامل با نهادها و سازمانهایی چون موسسه خانه کتاب جهشهایی در انتشارات داشته باشیم.
نظر شما :