گفتگوی شهر با دکتر صانع پور: سیاست های فرهنگی یک طرفه با مقاومت روبه رو می شود/ برخی بدحجابی ها اعتراض به فساد در سایر حوزه ها است
برخی معتقدند نوع مدیریت فرهنگی که برخی از مدیران پس از پیروزی انقلاب اسلامی اتخاذ کرده اند به جای آنکه به مصون سازی افراد بپردازد بیشتر ناظر بر محدود سازی بوده است. نظر شما در این باره چیست ؟
یک جامعه انسانی حاصل جمع گروهی از انسانهاست و به علت پویا بودن افراد انسانی، مدیریت فرهنگی جامعه نیز باید پویا و دینامیک باشد؛ از این رو نمی توان سیاستی ایستا و کلیشه ای برای فرهنگ جامعه تدوین نمود. براین اساس سیاستهای فرهنگی، هنگامی واقع گرایانه هستند که پویایی انسانها و جوامع انسانی را در نظر داشته باشد و دائما خود را در معرض نقد خرد جمعی قرار دهند و این امر جز با آزادی بیان و قلم اصحاب اندیشه امکانپذیر نیست؛ زیرا باید خردورزان هر جامعه ای در مدیریت فرهنگی آن جامعه دخیل باشند. بنابراین تصمیم گیریهای آمرانه و تحکمی بیش از آنکه موثر باشد مخرب است.
نظر شما درباره سیاست های فرهنگی که طی سالیان گذشته اتخاذ کرده ایم چیست؟
متأسفانه از آنجا که در بعضی از سیاستگذاریهای فرهنگی ما افراد مانند مهره های بازی دیده شده اند و اختیار و اراده انسانها و کرامت ذاتی ایشان کمتر مورد توجه قرار گرفته است، سیاستهای فرهنگی معمولا یکطرفه و از بالا به پایین طراحی ولذا با مقاومت روبرو شده اند؛ درحالیکه اگر این سیاستگذاریها در فضایی تعاملی و با رعایت ارزشهای انسانی طراحی می شدند و انسانها به عنوان موجوداتی قابل اعتماد، کرامت مند و مختار در برنامه ریزیهای فرهنگی، حضوری بالاصاله و نقادانه داشتند وغایاتی گرامی، اندیشه ورز و نقاد دانسته می شدند و فقط ابزارهایی جامد، تلقی نمی شدند درآن صورت برنامه های فرهنگی، از دل جامعه اخذ می شد و به جای نقش تحکمی و دستوری که تحقیرکننده افراد است، نقشی تذکری داشت و کرامت انسانی را تقویت می کرد ولذا چون از جان افراد برخاسته بود، بر جانشان می نشست.
فکر می کنید توانستیم در این سالهای گذشته از سیاست واحد فرهنگی برخوردار باشیم ؟
چنانکه گفتم سیاستهای فرهنگی دائما باید به فراخور اقتضائات روز در حال نو شدن باشند. چگونه می توان تصور کرد درحالیکه لحظه به لحظه اقتضائات جهانی و ملی در حال تغییر و نوشدن هستند ما سالهای سال یک سیاست واحد فرهنگی داشته باشیم؟ همه آسیبها از همین جا ناشی می شود که ما ارزشهای فرهنگی را از تعامل با اندیشه ورزان جامعه کنونی مان اخذ نکرده ایم و در اقتضائات گذشته جامعه مان مانده ایم و با اقتضائات دیروز برای امروز برنامه ریزی می کنیم و طبیعی است که سیاستهای نامتناسب با شرایط، پس زده می شوند و در مقابلشان مقاومت می شود.
یکی از موضوعاتی که به ویژه در سالهای اخیر در عرصه فرهنگی برای مدیران بالادستی به چالشی تبدیل شده است موضوع حجاب بوده. در این راستا هر چند که همه دغدغه مندان قائل به شرعی و واجب بودن حجاب هستند، ولی برخی می گویند که سیاست حجاب اجباری نادرست بوده است. نظر شما چیست و آیا راهکاری برای شرایط موجود دارید ؟
من نمی دانم چرا اولین و آخرین مسئله فرهنگی ما و اولین و آخرین موضوع امر به معروف و نهی از منکر ما و اولین و آخرین موضوع صلاح و فساد ما در حجاب خلاصه شده است؟ آیا همه مسائل خرد و کلان جامعه ما را باید به حجاب تقلیل داد؟ حجاب چرا باید آنقدر بزرگ شود که همه ارزشها و حقوق انسانی، اسلامی و شهروندی را دربرگیرد؟ من نمی دانم چرا در وجوب امر به معروف و نهی از منکر کسی منکرهایی را از قبیل دروغ، رشوه، اختلاس، رانتخواری، تبعیض، اختلافطبقاتی، تجملطلبی، حرامخواری، تزویر و صدها پدیده ناپسند که به گونه ای روزافزون، جامعه را فراگرفته، متذکر نمی شود. آیا سیاستگذاران فرهنگی به جای پرداختن به علتها، خود را به یکی از جزیی ترین معلولها مشغول نکرده اند؟ ما باید بدانیم در بسیاری از موارد بدحجابی یک اعتراض است به سایر فسادهایی که در جامعه مان نهادینه شده اند و ما بجای ایجاد فضای آزاد نقادی اصلاحگرانه و تعامل با خرد جمعی صاحبنظران دردمند ، هاله ای از تقدس به دور جامعه مان کشیده ایم و اجازه انتقاد آزاد به خردورزان نمی دهیم و همه کاسه کوزه ها را بر سر بی حجابی می شکنیم و همه منکرات را زیر بی حجابی پنهان می کنیم. باید اندیشه ورزان را در مدیریت سیاستهای فرهنگی شرکت داد زیرا آنها متکفلان واقعی فرهنگ هستند ،باید هاله تقدس را از دور جامعه مان برداریم زیرا ما هم مثل سایر جوامع خطا می کنیم. باید همه افراد جامعه را مورد تکریم قرار داد و به آنها اعتماد کرد؛ زیرا خطاکار دیدن افراد موجب می شود که ایشان به سوی زشتی رغبت پیدا کنند.
برای همگرا کردن جوانان با اهداف و برنامه های فرهنگی متناسب با ارزشها و قوانین کشور چه راهکاری دارید ؟
باید در حالیکه اصول ارزشی اسلامی ـ انسانی را در قوانین حفظ می کنیم اما سعی کنیم قوانین را با اقتضائات ملی و جهانی کنونی و شرایط متناسب با زیست جوانان در دنیای کنونی همگرا کنیم و قوانین ارزشی از دل جامعه کنونی بجوشد تا مورد پذیرش جوانانمان که خداوند آفرینش شان را به خود تبریک می گوید قرار گیرد.ما باید ارزشهای فرهنگی جامعه را با همفکری جوانان هوشمند و خلاق امروزی سیاستگذاری کنیم و از سیاستگذاریهای آمرانه و تحکمی خودداری کنیم.
نظر شما :