زیرپوست تکنرخیشدن بنزین چه میگذرد؟/گفتگو با دکتر میری
ککشان نمیگزد حتی اگر قیمت بنزین 10برابر شود؛ اتفاقا به نفعشان هم هست چون خیابانها برای جولان ماشین ها و خودروهای خداتومنی شان خلوت میشود. حال چند روزی است بنزین که هرچند وقت یکبار شدیدا بازارگرمی کرده و بلبشویی در جامعه به پا میکند این بار با "تکنرخی" شدن سروکلهاش پیدا شده و تکانی اساسی به جامعه داده است زیرا 300تومان به ارزش آن افزوده شده است؛ موضوعی که به اعتقاد بسیاری تنها فرق آن با قیمت قبلی 18هزار تومان یا کمی بیشتر است. آنچه در این میان فارغ از بحث سوءاستفاده برخی تولیدکنندگان و ارگانها و صنفها از این موضوع قابل تامل است طبق معمول فیدبکهای تند و تیز این موضوع در میان مردم به ویژه در فضاهای مجازی است. در حالی که هنوز پای اخبار مربوط به تکنرخی شدن بنزین به رسانهها و خبرگزاریها باز نشده بود، آرامآرام چشم مخاطبان شبکههای موبایلی و مجازی به جمال اشعار و پیامهای طنزآمیز و گاهی جدی باز شد که بیشتر آنها حاوی مضامینی از جمله احمدینژاد مچکریم...یادش بخیر 4سال پیش بنزین ارزانتر بود و... پیامهایی که به نوعی ظاهرا در اعتراض به تکنرخی شدن بنزین از منبعی خاص حواله می شوند اما در واقعیت اهداف دیگری دارند. در حالی که دانشیار حوزه جامعهشناسی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی معتقد است: " بسیاری از اقتصاددانان بزرگ نسبت به اقدامات دولت گذشته فریاد میزدند که این تخریبهایی که دارد صورت میگیرد زیرساختهای اقتصادی و اجتماعی ایران را دستخوش تحولات شدید میکند اما گوش کسی بدهکار نبود و حال یکی از نتایج آن اقدامات پوپولیستی، تک نرخی شدن بنزین است که عدهای بدون اینکه علت آن را بدانند به دولت امروز نقد میکنند!" اظهارنظری که اگر عین واقعیت نباشد جز آن نخواهد بود. حال سوالی که در اینجا پیش میآید این است که آیا به راستی در پشت صحنه واکنش های تند و تیز مردم نسبت به تکنرخی شدن بنزین خبری هست؟
سید جواد میری، دانشیار حوزه جامعه شناسی دانشیار حوزه جامعه شناسی
پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در پاسخ به این سوال با بیان مقدمهای گفت: حقیقت امر این است که وقتی میخواهیم یکسری مسائل را در جامعه رصد کنیم نباید واکنشها و عکسالعملهایی را که در سطح جامعه وجود دارد به صورت فردی و انفرادی ببینیم باید کلیتی را در نظر بگیریم.وی افزود: باید بررسی کنیم که سیاستهای کلی دولت از چه منطقی پیروی میکند یا اصلا منطقی پشت سیاستها و سیاستگذاریهای دولت در سطح کلان ملی و بینالمللی هست یا اینکه نه به صورت روزمرگی برنامههای دولت پیگیری میشود.این دانشیار حوزه جامعهشناسی ادامه داد: حقیقت امر این است که بسیاری از سنگ بناهای بسیاری از سیاستهای غلط در دولت قبل پی ریزی شده بود مثلا به جای اینکه یارانهها را به صورت هدفمند شده در قسمتهای مهم صنعت، کشاورزی و ... هزینه کنند تا هم اشتغالزایی را در ایران بیشتر شود و هم در صحنه جهانی صادرات محصولات ایرانی بدرخشد و از این طریق درآمد ارزی برای کشور ایجاد شود آن را به اشتباه به همه مردم دادند؛ سیاست و اقدامی که در هیچ کجای جای دنیا انجام نمی شود!وی با طرح این سوال که در کجای دنیا دولت رفاه وجود دارد ؟ بیان کرد:در کشورهای اسکاندیناوی مشخصا در دولت سوئد اندیشمندان و مصلحین اجتماعی از طراحان بزرگ دولت رفاه هستند و معتقدند که باید با ایجاد مالیات برای اقشار پردرآمد وضعیت را به گونهای رقم بزنند که در حوزه بهداشت، تعلیم و تربیت و در حوزههای مختلف اجتماعی که تمام اقشار جامعه را درگیر میکند برای همگان ظرفیتهایی وجود داشته باشد.سیدجواد میری بیان داشت: اینکه بخواهیم به هر خانواری پول دهیم نه توجیه عقلی دارد، نه توجیه اقتصادی و نه توجیه سیاستگذارانه بلکه نشان از سیاستهای پوپولیستی دولت قبل بود.این جامعهشناس خاطرنشان کرد: از این قبیل رفتارها در دولت گذشته آنقدر زیاد است که راه بسیاری از حرکتهای منطقی را امروز برای دولتمردان حتی دولت تدبیر و امید بسته است یعنی به هر سمتی میروند با تخریبهایی روبهرو هستند که این تخریبها در عرض 6 ماه، یکسال و چند سال درست نخواهد شد.وی گفت: همان زمان بسیاری از اقتصاددانان بزرگ نسبت به اقدامات دولت گذشته فریاد میزدند که این تخریبهایی که دارد صورت میگیرد زیرساختهای اقتصادی و اجتماعی ایران را دستخوش تحولات شدید میکند اما گوش کسی بدهکار نبود و حال یکی از نتایج آن اقدامات پوپولیستی، تک نرخی شدن بنزین است که عدهای بدون اینکه علت آن را بدانند به دولت امروز نقد میکنند!میری افزود: من معتقدم در دولت گذشته عدهای سیاستهایی پیش میبردند و هدف کلانی داشتند که آن هدف کلان هم از میان
بردن طبقه متوسط است که معمولا به زبان
جامعه شناسانه طبقه متوسط موتور تحرک و پویایی
جامعه است.این جامعهشناس گفت: اگر بتوانیم این موتور تحرک و پویایی جامعه را به گونهای تضعیف کنیم میتوانیم به دو هدف برسیم. یک هدف این است که خواستههای شهروندان طبقه متوسط را آرام آرام کم کنیم و در مرحله دوم جایگاه طبقه متوسط را به سمت طبقه پایین ببریم در نتیجه با جامعهای روبهرو میشویم که در هرم آن افراد ثروتمند وجود داشته باشد و در کف آن افرادی که مایحتاج روزانه خودشان را هم نمیتوانند به راحتی تامین کنند.وی افزود: در چنین جامعهای سیاستگذاریهای پوپولیستی خیلی راحتتر میتواند جواب دهد و آن زمان میتوانیم چنین جمعیت و اجتماع شهروندی را راحتتر مدیریت کنیم.این اتفاق مخصوصا در 4 سال آخر دولت گذشته افتاد و طبقه متوسط و زیرساختهای اقتصادی، سیاسی و فرهنگی آسیبهای شدیدی دید.میری بیان داشت: اگر امروز به حرکتهایی که دولت یازدهم در حال انجام دادن است توجه کنیم به خوبی متوجه می شویم در کارهایی که دولت انجام میدهد یک روند بهبودی وجود دارد یعنی شیب تخریب و شیب سقوط اقتصاد ایران حتی با وجود تمامی تحریمها و هجمههایی که در سطح بینالمللی نسبت به ایران وجود دارد وضعیت اقتصاد دیگر سقوط آزاد نیست.این دانشیار حوزه جامعهشناسی گفت: در دوره اول و دوم دولت آقای احمدینژاد درآمدهای نفتی شاید با درآمدهای نفتی که در 5- 6 دهه اخیر داشتیم مساوی باشد ولی در دولت آقای روحانی با وضعیتی روبهرو هستیم که اصلا درآمدهای نفتی وجود ندارد و در چنین وضعیتی توانستیم اقتصاد، قیمت ارز و بسیاری از مایحتاج مردم را در حالت مناسب نگه داریم .وی افزود: دولت باید از رفتار و نگاههای مماشاتی خودداری کند یعنی اینکه اگر تشخیص میدهد در قسمتی از اقتصاد ایران واقعا مشکلی وجود دارد، این مشکل را بازگو و حل کند و مدام به آن مُسکن ندهد.یکی از سوالاتی که ممکن است به ذهن هر آدم اهل فکری خطور کند این است که چرا در ایران سوا از اینکه کدام دولت یا کدام گروه دارد مملکت را میچرخاند چرا تثبیت قیمت وجود ندارد؟ چرا آنقدر نوسان قیمت وجود دارد؟ این نشان از این دارد که ما در سطح کلان به دور از اینکه دولت آقای احمدینژاد باشد یا دولت آقای روحانی به نظر می آید که تصور کلانی از مسئلهای به نام اقتصاد نداریم.میری ادامه داد: هنوز در سطح کلان، اقتصاد به عنوان مولفه اصلی در ساماندهی و مدیریت جامعه ما تبدیل نشده است و تا زمانی که این دغدغه به صورت جدی بین دولتمردان، سیاستگذاران، مجلس و تمام کسانی که در مدیریت کشور دخیل هستند مطرح نشود مطمئن باشید که از این نوسانات بسیار خواهیم داشت.این جامعه شناس گفت: یکی از کارهایی که میتوانیم حداقل در کوتاه مدت انجام دهیم این است که سرمایهگذاریهای هدفمند بکنیم تا بتوانیم درآمدزایی داشته باشیم به عنوان مثال در اگر بتوانیم نگاههای فرهنگی خودمان را به گونهای مدیریت کنیم تا به توریسم و به صنعت توریسم به عنوان یک منبع درآمد نگاه کنیم دیگر نیازی نداریم قیمتها را مدام بالا ببریم یا کسری بودجه را با تک نرخی شدن بنزین جبران کنیم.میری ادامه داد: اگر بتوانیم به صورت درازمدت مسئله مالیات را در کشور نظاممند کنیم و برای اینکه بتوانیم این کار را هم انجام دهیم – فراسوی نگاههای جناحی- باید مطالعات میدانی داشته باشیم. برای مثال نگاهی به کشورهایی داشته باشیم که توانستهاند نظام مالیاتیشان را تصحیح، نهادینه و جاری کنند و از آنها الگو بگیریم.وی تاکید کرد: اگر این مسائل را مدنظر قرار دهیم حداقل اگر به این دولت هم فرصت نرسد، در دولت بعدی مقداری به سمت دولت مطلوب و عقلانی حرکت خواهیم کرد.این جامعه شناس در پاسخ به اینکه «پس با توجه به اظهارات شما مبنی بر اهمیت طبقه متوسط میتوانیم به این نتیجه برسیم که پشت صحنه بحث بنزین اتفاقات هدفمندی برای ناامید کردن طبقه متوسط از دولت تدبیر و امید در جریان است زیرا طبقه پایین که پولی برای خرید ماشین ندارد و طبقه بالای جامعه نیز 18 یا 20 هزار تومان برایش توفیری ندارد، گفت: جواب این سوال را باید تحلیلی پاسخ داد نه احساسی.حقیقت امر این است که در سیاست همیشه پشت صحنهای را باید در نظر گرفت به عبارت دیگر عرصه سیاست مدرن همیشه بازیگران پشت صحنهای دارد در نتیجه اگر کسی بخواهد سیاستی را تحلیل کند اگر پشت صحنه و افکار عمومی را که در پشت صحنه بسیاری از حرکتهای سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و ... وجود دارد، در نظر نگیرد یک تحلیل متقن و درستی را نمیتواند ارائه دهد.دانشیار حوزه جامعه شناسی پژوهشگاه علوم انسانی در ادامه با اشاره به سیاست ایران گفت: یکی از مسائلی که در انتخابات گذشته (سال 92) اتفاق افتاد این بود که گروهی یا طیفی که تقریبا سیاستهای کلان جامعه را چه در حوزه داخلی و خارجی و چه در حوزه فرهنگ، سیاست و اقتصاد مایملک خود میدانست سعی داشت نوعی نگاه خاص و سیاستهای بسته سیاسی را دنبال میکرد و سعی داشت در حوزه اقتصاد تنها به دنبال درآمدهای زودگذر را در سطح جامعه پمپاژ کند و گروههای خاصی از جامعه هم از این درآمدهای بادآورده استفاده کنند، موسسات پولی متنوع با عنوان بنگاههای زودبازده تاسیس کنند و ... میری با بیان اینکه اما انتخابات و تغییر نگرش در دولت یازدهم برای این گروه مشکلزا شد، ادامه داد: این گروه احساس کردند فضایی را که برای خود دست و پا کرده بودند و از آنها تحت عنوان دلالان تحریم یاد میشد، فضای جدید را نمیپسندیدند و سعی کردند از اهرمهای مختلف در سطح رسانههای ملی، مجلس و ... برای پیشبرد اهداف خود استفاده کنند.وی با ذکر نکتهای گفت: چه گروه چپ سیاسی، چه راست، چه محافظهکار و ... باید به این واقعیت توجه کنند که وضعیت ایران امروز یک وضعیت خاص است در نتیجه دعوا نباید در کشور این باشد که گروه من باید حکومت را بگرداند یا .... وضعیت منطقه ما به گونهای دگرگون و فضای بینالمللی به حدی ملتهب شده که لازم است کسانی که در داخل ایران هستند چه در مجلس و دولت و چه در قوای دیگر با هم متحد شده و به یک نتیجه مشترک برسند.این جامعه شناس تاکید کرد: زمانی ایران را میتوان به یک جامعه مدرن با یک اقتصاد قوی و حوزه سیاستی مبتنی بر عقلانیت و حاکمیت ملی تبدیل کرد که هم در مرزهای سیاسی و هم در ژئوبالچر فرهنگی خود – که از لبنان تا مناطق مختلف آسیای مرکزی، قفقاز و خلیج فارس را دربرمیگیرد- امنیت ثابت و پایداری را ایجاد کند، نیازمند همدلی است؛ آن هم همدلی بین رجال سیاسی و بزرگان حکومت تا فضای مساعدی حاکم شود. میری با اشاره به اینکه فضای امروز جامعه ما اینگونه نیست که سر مسائل کوچک همه جا را به هم بریزیم و مسائل بزرگ را به حاشیه برانیم، گفت: این به معنای این نیست که دولت نباید نقد شود بلکه دولت باید نقد و اقداماتش مداوم بررسی شود و اقدامات احسنت جاری شود ولی نقدها باید مبتنی بر واقعیات موجود امروز دولت باشد. دولتی که درآمد نفتی آن نزدیک به صفر است یا نقل و انتقال ارزی ندارد. دولتی که اکنون با گروه 1+5 دست به یقه است و سعی در شکستن دیوار محکم تحریمها دارد یا دولتی که با سیاستها و اقدامات غلط دولت پیشین دست به گریبان است.میری تاکید کرد: در این شرایط سخت باید نقد با توجه به شرایط صورت گیرد. باید چارچوب و شرایط دقیقا مورد توجه منتقدان قرار گیرد. اما در صورتی که شرایط موجود در نظر گرفته نشود و از دولت تدبیر انتظار اقدامات دولتهای غربی را داشته باشیم و بستر اقتصادی و سیاسی کشورهای اروپایی را در نظر بگیریم بدون شک کاری عبث و بیمنطق است.این جامعهشناس با تاکید بر اینکه بسیاری از نقدهایی که امروز به دولت تدبیر میشود مبتنی بر تخیلات و توهمات است، اظهار کرد: مسلما برخی اقدامات این دولت جای نقد دارد اما نقد برخی بر دولت بیانصافی است.وی با اشاره به بحث داغ تک نرخی شدن بنزین گفت: در میان اعتراضات و واکنشهای تند علیه دولت در این موضوع هیچکس منطقی برخورد نکرد و اصلا به دنبال این نرفت که بررسی کند این اقدام دولت کار خوبی است یا نه آیا راهکار دیگری نبود؟ تنها همه به دولت خرده گرفتند که چرا بنزین تک نرخی شد درحالی که منشا اصلی تک نرخی شدن امروز بنزین مسئله یارانههاست که دولت قبل رقم زد پس اگر کسی منطقی به موضوع نگاه کند نباید خردهای به این دولت بگیرد و مقصر اصلی دولت قبل است. زخمی که دولت قبل بر جامعه زد امروز به عمل جراحی عمیق و دقیق نیاز دارد پس این اشتباه است که همه تقصیرها را گردن این دولت بیندازیم. مشکل دولت ما این است که مشکلات را شفاف با مردم در میان نگذاشت و حالا این باعث شده خود دولت متهم اصلی شود.
نظر شما :