متن سخنرانی دکتر زیویار در نشست تاریخ نگاری جنگ و هویت

۱۷ بهمن ۱۳۹۷ | ۱۰:۳۵ کد : ۱۷۸۲۷ اخبار
تعداد بازدید:۱۵۲۰

«بنام خدا»

روز دوشنبه ۸ بهمن سالن اندیشه پژوهشگاه علوم انسانی میزبان نشستی با عنوان تاریخ نگاری جنگ و مسئله هویت بود . در این نشست دکتر فرهاد زیویار عضو هیات علمی پژوهشکده اندیشه سیاسی پیرامون این موضوع به ایراد سخنرانی پرداخت که اهم موضوعات عنوان شده از سوی ایشان ارائه میگردد:

ایشان در ابتدای بحث خود به توضیح مفهوم­شناسی جنگ، هویت و ملت پرداخته و این مفاهیم را از دیدگاههای مختلف تشریح کردند.

وی بیان نمود: «موضوع و مفهوم جنگ در تاریخ ۲۵۰۰ سال ایران، تاریخ بعد از اسلام ایران و تاریخ معاصر ایران، منشاء تحولاتی اساسی بوده است. جنگ معمولاً با مفاهیم مرتبط و مترادف دیگر همچون حرب، قتال، نزاع و جهاد هم بکار رفته است و در قرآن واژگانی وجود دارد که به معنای جنگ استفاده شده­اند مانند:

حرب و محاربه:کلمه حرب در قرآن چهاربار تکرار شده است که مفهوم آن در فارسی تقریبا مساوی جنگ است .

قتال: واژه و مفهوم قتال به معنای جنگ است که دهها بار در قرآن به کار رفته است .

نزاع: واژه نزاع هم به معنای جنگ و کشمکش و درگیری درون ساختاری مد نظر است که در قرآن عاقبت خوبی برای آن فرض نشده است.آیه ۴۶ سوره انفال (و لا تنازعوا فتفشلوا و...)نزاع نکنید تا سست نشوید در این آیه عاقبت کشمکش و درگیری سست شدن دانسته شده است.

جهاد: واژه جهاد و مشتقات آن  بارها در قرآن به کا رفته است.

جهاد در لغت به معنای به کار گرفتن توان و نیرو  برای رسیدن به هدف است در مواردی معادل نوعی همکاری و حتی رقابت هم تعبیر میشود . بنابراین در جهاد معمولا دو نکته اساسی همکاری و رقابت برای تفوق و رسیدن به هدف مطرح است.

جهاد می تواند در پوشش های اقتصادی ، فرهنگی و سیاسی و حتی نظامی صورت بگیرد. جهاد گاهی دارای بار منفی هم هست مانند بخشی از آیه ۸ سوره عنکبوت (ان جاهداک لتشرک بی ...)کوشش پدر و مادر برای مشرک ساختن فرزندشان در اینجا نوعی از جهاد و کوشش مذموم است که حتی نهی میشود.

مفهوم جنگ مورد نظر به صورت مصطلح در این پژوهش ممکن است ترکیب و یا تلفیقی از همه این موارد باشد و روی صحبت در این مبحث جنگ­های رسمی دولت­ها ـ کشورها به پشتوانه ملت­های آنها می­باشد.Bottom of Form

 

دکتر زیویار در بیان واژه هویت چنین بیان داشتند که:

این کلمه از ریشه ضمیر هو، هی به معنای او گرفته شده است و به لحاظ معنایی با ما هو -  ما  هی  هم خانواده است. ماهیت هم جز کلماتی است که هم خانواده و قرابت با هویت دارد. یعنی چه چیز بودن یک چیز. ماهیت در معنا چیستی،چرایی و چگونگی است.

از جمله مفاهیم دیگر که ایشان به توضیح مفهومی آن پرداختند واژه «ملت» بود. ایشان در توضیح واژه مذکور بیان داشتند: این مفهوم از آن جهت مورد توجه است که وجهی از هویت به شمار می­رود (وجه هویت ملی) که در مباحث هویتی و تاریخ نگاری جنگ هم مورد مخاطره و یا توجه بوده است. معنا کردن این کلمه کمی پیچیده تر از سایر مفاهیم است. چون ریشه یابی  اسلامی ،قرآنی و ایرانی و انگلیسی­ آن، خاستگاههای متفاوتی دارد. این واژه آنجا که در قران و یا متون اسلامی ۱۰۰سال پیش به قبل کاربرد  پیدا کرده  تا حدودی یک معنا  متفاوت با معانی مورد نظر در زمان معاصر دارد یعنی: گروهی از انسانها (افراد، اقوام) دارای تاریخ، فرهنگ، ریشه نژادی مشترک و زبان واحد با حاکمیت ملی مشخص اطلاق می­گردد . ملت در متون دینی و قرآن معادل و مترادف با کلمه و مفهوم دین است. ملت ابراهیم در قرآن معادل دین و آیین ابراهیم است.

کلمه ملل در عنوان کتاب الملل­والنحل نیز به معنای ادیان و آیین های آسمانی و مکاتب فکری است. 

 در حکم میرزای شیرازی آنچه تحت عنوان مفهوم اعلای کلمه ملت هم مد نظر است همان معنای قرآنی یعنی دین است.آنچه امروزه در باب واژه  ملت به زبان فارسی مترادف است در قرآن و یا زبان عربی با واژه شعب برابری میکند.

پس از کلمات شعب یا شعوب همان ملت و ملل به معنای جدید تعبیر میشود. ریشه یابی انگلیسی آن هم از دوره رنسانس و جدید  خاستگاه خاص خود را دارد. یک رابطه مستقیمی بین این دوره جدید ، فرایندهای اجتماعی و فرهنگی آن با ادبیات آن به صورت عام و کلمه یا ملت به صورت خاص وجود دارد.

به عنوان مثال: دوره رنسانس؛رنسانس از دو بخش Re و Naissance  درست شده است. نسانس یا نیسنس در ریشه با نیشن هم خانواده است در رنسانس ملت جدید اروپا  نوزایش پیدا می­کند یعنی این Nation در ریشه Natio  با  Naissance هم خانواده است این ملت اروپای جدید با زیرساخت­های فکری واحد در قالب دولت ـ ملت متکثر مولود دوره نوزایش جدید است هویت خود را در این دوره معرفی می­کند. اینکه چگونه غرب جدید به این دوره و فرایند تفکری و فکری(به قول ویل دورانت ، رنسانس یک دوره و شیوه تفکر است) نایل شد مساله ای علی حده است.

 اما آنچه در این باب مد نظر است خاستگاه مشترک و هم خانوادگی این فرایند رنسانس و واژه و مفهوم ملت یا Nation در زبان انگلیسی است. البته در چگونگی فرایندهای این خاستگاه و خلق این واژه و مفهوم (چه در غرب و چه در ایران) وجوه افتراق و شباهت هایی وجود دارد.که در موقعیت مناسب راجع به آن توضیح داده خواهد شد.

دکتر زیویار در ادامه بحث به بیان رابطه جنگ و هویت پرداخته و عنوان داشت:

اگرچه بین جنگ و هویت به صورت مستقیم رابطه وجود ندارد اما به صورت غیرمستقیم روابط بسیار است. از آن جمله می­توان اشاره نمود به:

رابطه جنگ و تحریک خودآگاهی.

رابطه جنگ و مفهوم ملت یعنی باقی ماندن، از بین رفتن و یا تغییر ، تحول و تطور یک ملت.

 رابطه جنگ و حافظه جمعی.

هویت را هم اگر به معنای فهم ما از خویش به شمار آوریم همواره از برقراری رابطه، عدم رابطه و یا چالش با دیگران شکل محسوس­تر به خود می­گیرد به عبارتی این مفهوم اجتماعی ، سخت وابسته به تعامل (صلح­آمیز یا جنگ) با دیگران است.

به عنوان مثال هر فرد ایرانی با شناسنامه و یا کارت ملی و یا گذرنامه شناخته می­شود این مدارک به ناچار در زندگی روزمره هر فرد ایرانی و غیرایرانی کاربرد پیدا می­کند اما آیا کافی است؟

ایرانی بودن متضمن معنای سنگین تری است که آن با توجه به ابعاد وسیع فرهنگی و اجتماعی قابل بیان است.

هر فردی با هویت ایرانی یا غیر ایرانی محصول تاریخ و فرهنگ خود است و واکاوی و وقوف به لایه­های این تاریخ (فرازها و فرودها) و فرهنگ، شناسنامه و هویت حال و آینده آن فرد را مشخص می­کند.

ایشان در ادامه بحث به واکاوی نظریه­های هویتی پرداخته و سه نظریه را در این رابطه بیان نمودند:

 ۱. باستان گرایانه یا تاریخ سازانه هویت (عظمت و مجد ایرانی)

۲. نظریه­های تلفیقی ایرانی اسلامی (بازگشت به خویشتن)

۳. نظریه­های بین اسلام، ایران و غرب (موزاییکی یا رودخانه­ای)

زیویار در ادامه ۳ سوال اساسی در این خصوص مطرح کردند که:

۱. آیا هویت ایرانی در طول ۲۵۰۰ سال گذشته ثابت و یکسان بوده است؟

۲. ملت ایران همان ملت ۲۵۰۰ سال پیش است یا در فرایندهایی از تاریخ دچار تطور و تکامل شده است؟

۳. آیا این تطورات و فرآیندهای تکاملی در یک جاده هموار ایجاد شده یا با موانع و حتی وقوع جنگ­ها و بحران­های اساسی هم به پیش آمده است؟

در بحران­ها و جنگ­های اساسی به زعم ایشان ایستگاههایی وجود دارد که محل ابراز ظرفیت­های جدیدی از هویت ملی برای تداوم کار آن بوده است. این بحران­ها در حوزه هویت عبارتند از:

اول ، بحران هلنی :که در توضیح آن باید گفت:جنگ­های ایران، یونان، روم ؛جنگ عساکره و سلاطین و قوای مسلح و اگرچه ایران اشغال میشود اما زود خود را باز می­یابد. حتی بهره­برداری هم میکند.در بخش­هایی از تاریخ، فرهنگ، فلسفه، هنر و مهندسی و معماری آثاری از این بهره­برداری­ها باقی مانده است.

دوم،بحران عربی: که در واقع همان جنگ­های ایران و اعراب و خلافت.

جنگ قوای مسلح و نظامات فرهنگی، اجتماعی و فکری می­باشد که کشور ایران مغلوب میشود اما در ساختارهای اجتماعی و فکری وضعیت پیچیده و خاصی بوجود میآید که تاریخ اسلام و ایران را دچار درهم تنیدگی­های خاصی کرده است.بخش محتوایی(دین اسلام)  به صورت کامل مورد استفاده قرار گرفت اما در صورت و شکل و شمایل کار وضعیت به گونه­ای دیگر بود. زبان فارسی و عربی در هم تنیدگی خاص و متقابل دارند خیلی از کلمات در زبان و متن­های فارسی از ریشه عربی برخوردار است دستور زبان عربی را فارس زبان­ها نوشته­اند حروف فارسی و عربی تا ۹۰٪ مشابه است (با نسبت۲۸ ـ ۳۲) نگارش و شکل این حروف برای هر دو زبان قبلاً به این شمایل نبوده است این صورت و ظاهر است در باطن و مکتب­های ادبی، ذوقی، عرفانی و فلسفی هم در هم تنیدگی ها تفکیک ناپذیر بوده و تاکنون هم تداوم پیدا کرده است.

سوم بحران مغولی : یعنی حمله مغول، ایران به طور کامل اشغال می­شود اما بحران مغولی دوام چندانی پیدا نمی­کند و حتی قوم مغول به استخدام فرهنگ ایرانی اسلامی درمی­آید به نحوی که در کنار زدن نهاد خلافت به نحو شایسته­ای مورد استفاده قرار می­گیرد اما در پس و پیش آن سیطره چند دهه­ای برخی از حکومت­های محلی ترک­نژاد و نوع  جدیدی از وجوه متکثرتر به پازل­های هویت ایرانی قابل مشاهده است.

در حمله و بحران مغولی ترکی شکل جنگ، نظامی، قبیله­ای و اجتماعی است و ظرفیت­های فکری فرهنگی ورود پیدا می­کنند و تأثیرات به صورت متقابل برجای می­ماند.

چهارم بحران مواجهه با غرب جدید: جنگ­های ایران و روسیه اولین مواجهات ما با غرب جدید است که نتیجه آن شکست ماشین جنگی ایران است . در این مواجهه در حوزه ماشین (تکنیک) شکست اساسی بر ایران وارد میشود. در حوزه سیاسی، بی­تدبیر­های اساسی ضربات جبران­ناپذیری وارد میکند. اما در حوزه فرهنگی (مذهبی) اجتماعی وضعیت پیچیده می­شود. که این پیچیدگی در رابطه تنگاتنگ جنگ و جهاد با هویت قابل ردیابی است از عناصر و مؤلفه­های مختلف بومی که از آنها می­توان تأثیر عناصر و مولفه­های فرهنگی بر ساحت­ها و ساختارهای اجتماعی مانند بسیج عمومی و ... قابل شناسایی است.

رابطه­ای جدید فی مابین روحانیت و علمای شیعه با آحاد جامعه بوجود می­آید که ابتدائاً این رابطه در قالب فتاوای جهاد، متن­ها و ادبیات جدید از مقاومت ملی برای صیانت از هویت ملی تولید می­شود این ادبیات مخاطبان و نسل­های بعدی را در فرایندهای تاریخی بعد به میدان می­آورد. به فاصله هر نسل یعنی ۳۰ ـ ۱۵ سال نهضت­های پراکنده اجتماعی با موضوعات متفاوت راه­اندازی می­شود. نقطه عطف آغازین این نهضت­ها و حرکتها همان بحران و جنگ و جهاد ایران با روسیه بوده است. که علیرغم شکست نظامی، در عرصه اجتماعی بعد جدیدی از هویت اجتماعی و ملی در ایران را متجلی می­کند.

در ادامه نشست حاضران نکات و سوالات مد نظ خود را مطرح و دکتر زیویار به مطالب ارائه شده پاسخ دادند .

 


نظر شما :